تصاویری از این زیبایی ها را تقدیمتان می کنیم.
جهت بزرگنمایی،بر روی تصاویر کلیک نمایید.
[gallery type="circle" ids="2892,2893,2894,2895,2896,2897,2898,2899"]
با سلام و عرض ادب؛
بدلیل درخواست های متعدد دوستان مبنی بر چگونگی ارسال فایل به سایت افسران ( afsaran.ir ) ، امروز فیلم آموزشی شیوه ی انجام این کار را برایتان تهیه کردم. امیدوارم مورد استفاده دوستان قرار بگیرد.
پیشاپیش از فعالان فضای سایبری، بخصوص برادران و خواهران گرانقدری که در شبکه های اجتماعی برای اسلام و انسانیت و ایرانی بودن خود در تلاش هستند،قدردانی می کنم.
[video width="644" height="536" mp4="http://aminj.ir/wp-content/uploads/2016/01/2016-01-21_10-50-23.mp4"][/video]
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به نامهی آقای روحانی رئیسجمهور درخصوص سرانجام مذاکرات هستهای، با ابراز خرسندی از نتیجه دادن مقاومت ملت ایران در برابر تحریمهای ظالمانه و عقبنشینی طرفهای مقابل در اثر تلاش دانشمندان هستهای و کوششهای همهی دستاندرکاران مذاکرات، بر پنج نکتهی مهم خطاب به رئیسجمهور تأکید کردند.
بدزبانی کودکان یکی از معضل های بزرگ هر پدر و مادری است که ممکن است آنها را نگران کند. برای جلوگیری از بدزبانی کودک تان اولین کار این است که دلیل این بدزبانی را بدانید و از آن جلوگیری کنید.
چرا بچه ها بدزبان می شوند؟
بدزبانی و فحش دادن فقط از طریق آموزش و مواجه شدن با این اتفاق در کودکان ایجاد می شود. یعنی فرزند شما در موقعیت بدزبانی قرار گرفته و استفاده از لغات و کلمات زشت یا انواع و اقسام فحش ها را از زبان فرد دیگری آموخته است. موقعیت بدزبانی می تواند شامل یک سریال تلویزیونی باشد که مناسب پدر و مادر است نه کودک یا اینکه ممکن است دوستی در مهد این کار را انجام داده و ... البته بدزبانی فقط شامل فحش دادن نمی شود و مواردی مثل صدا زدن بزرگترها با اسم کوچک، تهدید کردن، طعنه زدن، گستاخی و فریاد زدن به جای آرام صحبت کردن را هم باید در گروه بدزبانی قرار داد.
1 - الگوی خوبی باشید
اگر دوست ندارید فرزندتان با فریاد حرف بزند خودتان هم نباید در برابر او و دیگران، چنین رفتاری داشته باشید. به جای اینکه هر بار وقتی کسی چیزی به فرزندتان می دهد به او بگویید: «یادت رفت تشکر کنی»، خودتان الگوی این رفتار پسندیده برای بچه باشید. وقتی کار کوچکی برایتان انجام می دهد از او تشکر کنید یا اگر می خواهید دختر یا پسر کوچولو استفاده از کلمه جادویی لطفا را یاد بگیرد، خودتان آنقدر این کلمه را در صحبت با کودک و البته دیگران به کار ببرید تا ملکه ذهن او شود.
2 - درست حرف زدن را به او یاد بدهید
«درست حرف بزن»؛ پدر و مادر بچه های بدزبان صد بار در روز از این عبارت سه کلمه ای استفاده می کنند اما آیا آنها تا به حال به کودک شان نشان داده اند که دقیقا منظورشان از درست حرف زدن چیست؟ بنابراین اگر می خواهید کودک شما خوش زبان باشد، باید این مهارت را به او آموزش دهید. اگر دل تان نمی خواهد فرزندتان با صدای بلند با شما صحبت کند، باید به او بگویید که فریاد زدن به جای حرف زدن معمولی یک رفتار نادرست است و در خانه شما جایی ندارد.
3 - جلوی زبان تان را بگیرید
مهمترین مربیان بدزبانی کودک، پدر، مادر، اطرافیان و تلویزیون هستند. افراد خانواده، غریبه ها و ... کلمات زشت یا حرف زدن بی ادبانه را یاد می گیرد، سپس آن را تکرار می کند. انتظار نداشته باشید که وقتی موقع رانندگی و در حضور دختر و پسر کوچک تان، راننده های دیگر را احمق، پشت کوهی و ... می خوانید، این کلمه را چند ساعت یا چند روز بعد از زبان او نشنوید.
بدزبانی نوعی بازی کسب توجه در کودکان است
4 - به کودک احترام بگذارید
بدزبانی نوعی بازی کسب توجه در کودکان است، پس کافی است از کوره در بروید و واکنش نشان بدهید تا در بازی شریک شده و کودک را به هدفی که داشته برسانید. اگر او داد می زند، شما با عصبانیت جوابش را ندهید و طوری با او رفتار کنید که انگار مهمان شماست. با احترام گذاشتن به کودکان، این رفتار را غیرمستقیم به آنها یاد می دهید.
5 - دور تنبیه را خط بکشید
تنبیه در اغلب موارد نمی تواند جلوی بدزبانی کودک را بگیرد و بهتر است فقط در مواردی لحاظ شود که رفتار کودک، هم برای خودش و هم دیگران خطرناک و آسیب زا باشد. تنبیه کردن در این مورد یا کودک را جری تر می کند یا ترس را به او یاد می دهد، نه احترام را.
6 - چشم تان را روی بدزبانی کودک ببندید
یکی از روش های توصیه شده برای مقابله با بدزبانی کودک این است که به طور کامل این حرکت را ندیده بگیرید؛ طوری که انگار اصلا آن حرف زشت را نشنیده اید. وقتی به بدزبانی فرزندتان پاسخ ندهید، به او نشان می دهید که نمی تواند با کلمات یا طرز بیانش شما را تحت تاثیر قرار دهد.
7 - اجازه بدهید در زمان مشخصی کلمه مورد نظرش را تکرار کند
شنیدن کلمه احمق و ... از زبان یک کودک، آزار دهنده است و می تواند باعث شود به خاطر روش تربیتی تان احساس گناه کرده و خودتان را سرزنش کنید که پدر یا مادر خوبی نبوده اید اما حالا می خواهیم اجازه دهید کودک صدها بار در یک بازه زمانی مشخص این کلمه را تکرار کند.
وقتی فرزندتان کلمه ناپسندی را به زبان می آورد، به او بگویید که از این رفتارش متاسفید. سپس یک ساعت زنگ دار کوک کنید و از او بخواهید آنقدر آن کلمه را تکرار کند تا ساعت زنگ بزند؛ البته فراموش نکنید به او یادآوری کنید که بعد از زنگ ساعت اجازه به کار بردن آن را ندارد.
منبع :بیتوته
salamaneh.com
اضطراب کودکان در دوران مدرسه از عوامل بسیاری نشأت میگیرد که یکی از این عوامل ریشه در نحوه برخورد والدین در دوران کودکی و پیش از دبستان دارد.
والدین سخت گیر،مضطرب،افسرده و مشکل دار اغلب کودکانی را پرورش میدهند که شخصیت وسواسی و مضطرب دارند و قطعا در آینده تمامی این اختلالات رفتاری را وارد زندگی اجتماعی و زناشوئی خود میکنند.
از آنجا که اضطراب ریشه بسیاری از بیماریهای روانی در افراد است ،آشنایی با علل ایجاد کننده آن و پیشگیری از بروز رفتارهای زمینه ساز آن از سوی والدین بسیار حائز اهمیت است.روان شناسان راهکارهای موثری را در این خصوص مطرح کردهاند؛ دکتر میر آخورلی روان شناس تربیتی به بیان این راهکارها میپردازد.
اضطراب جدایی از والدین در مدرسه
در دوران مدرسه مجموعه ای از ترسها برای کودک ایجاد میشود. اولین ترس ،ترس از محیط مدرسه است. ترس از مدرسه به عناوین مختلف بروز میکند که یکی از آنها ترس از معلم است. البته این ترس در دوران مهد هم بوجود میآید. گاهی اوقات کودکان قادر به برقراری رابطه عاظفی با معلم خود نیستند و احساس میکنند از جانب معلم با آسیب مواجه خواهند شد و یا معلم آنها را دوست ندارد.
همین عامل باعث ایجاد حس اضطراب در آنها نسبت به محیط مدرسه میشود. این مسأله برمیگردد به اضطراب جدایی دوران کودکی پیش از مدرسه که اغلب درسنین 6 ماهگی به بعد آغاز میشود. اگر در این دوران والدین رفتار مناسبی با کودک داشته باشند این اضطراب به خوبی پشت سر گذاشته میشود ودر دوران مدرسه کمتر دچار اضطراب جدایی از والدین برای رفتن به مدرسه میشود.
اگر غیر این مساله اتفاق افتاده باشد و کودک در این دوران تحت تأثیر رفتار نادرستی از جانب والدین باشد و این اضطراب را از همان دوران به همراه داشته باشد، زمانیکه به مهد و مدرسه میرود،این اضطراب باز به سراغ او میآید.ا اضطراب برای همه کودکان یکسان نیست و برخی از آنها زود با این مسأله کنار میآیند و برخی دیگر خیر.این مساله کاملا به دوران کودکی فرد باز میگردد.
راهکار مناسب در برخورد با کودکی که دچار اضطراب جدایی است و به مهد نمیرود این است که والدین با مراجعه به روان شناس رفتارهایی را فرا بگیرند که بتوانند بدون ایجاد ترس در کودک او را به مدرسه بفرستند. به زور فرستادن کودک به مدرسه اضطراب او را بیشتر میکند. اینکه گمان شود که کودک پس از گریه بالاخره آرام خواهد شد،تفکر صحیحی نیست بلکه ما تنها به ظاهر شاهد آرام شدن کودک هستیم درحالیکه او اضطراب خود را تجربه کرده است.متصدیان مهد و مدرسه اغلب توصیه میکنند که کودک را در این حالت رها کنید تا آرام شود درحالیکه این اقدام روش درستی نیست.
ضرورت ارتباط نزدیک کودک ومادر در خردسالی
این استاد دانشگاه ضمن بیان نقش موثر ارتباط کودک با مادر در سنین زیر دوسال در کاهش اضطراب بزرگسالی افزود: در این دوران مادر بهتر است ارتباط نزدیکی با کودک برقرار کند.
توصیه روان شناسان این است که اگر امکان گرفتن مرخصی برای مادران شاغل در این دوران وجود دارد این کار حتما صورت بگیرد. دو سال اول زندگی بیشترین نیاز کودک به مادر است.
این مساله در حفظ آرامش و جلوگیری از اضطراب بسیار با اهمیت است و نشان دهنده وابستگی کودک نیست.اضطراب جدایی معمولا از 6 ماهگی آغاز و تا یک سال و نیمگی به اوج خود میرسد . بعد از این سنین کمرنگ شده و نهایتا تا 3 سالگی رفع میشود. ما باید متوجه باشیم که کودک ما در چه سنی قرار دارد.اگر بین یک تا یک سالگی است دراوج وابستگی قرار دارد و ایرادی وجود ندارد.
راهکارهای ارتباطی با اضطراب کودک
البته راهکارهایی برای راحتی مادر وجود دارد زیرا به هر حال چسبیدن زیاد کودک به مادر باعث آزار او میشود.البته این مشکل در کودک طبیعی است و او در حال گذران اضطراب جدایی این دوران است. بطور مثال استفاده از عروسک و اسباب بازی که کودک آن را دوست دارد وبازی مادر و کودک با این اسباب بازی بسیار کمک کننده است.
برای کودک عروسکی که مادر به همراه او با آن بازی کرده است جایگزین عدم حضور موقتی او میشود و به او آرامش میدهد و زمانیکه او قصد انجام کاری را دارد بهتر است با کودک و اسباب بازی مورد علاقه بازی کرده و سپس به آرامی کودک و اسباب بازی را رها کند.
قرار دادن کودک در محیطی که قادر به دیدن مادر باشد به دلیل عدم شناخت و حافظه تکمیل نیافته کودک ضرورت دارد. این احساس که کودک بپذیرد نبود موقتی مادر دلیل برای نبود همیشگی او نیست در وجود او هنوز شکل نگرفته است. این مسأله همان پایداری شی است که پیاژه آن را بیان کرده است.
وی ادامه داد: اگر مادر قصد بیرون رفتن از منزل را دارد بهتر است در مقابل دید کودک این کار را بکند. اقدامی که معمولا شاهد عکس آن هستیم. زمانیکه در مقابل چشم او اینکار را میکنیم به او میفهمانیم که مادر ممکن است زمانی نباشد.
اگر شما غیر این رفتار کنید ترس را در او تشدید میکنید.ترک غیر ناگهانی کودک به او بر اساس تجربه میفهماند که در رفتن مادر برگشتی هم هست ولی زمانیکه در مقابل چشم او منزل را ترک نکنید او به یکباره دچار وحشت میشود.
قرار دادن کودک در کنار فردی که در این موارد جایگزین مادر شود بسیار راهگشا است. این فرد باید کسی باشد که کودک با او رابطه عاطفی خوبی دارد.
کمالگرایی والدین زمینه ساز اضطراب دوران مدرسه
کمالگرایی والدین زمینه ساز اضطراب دوران مدرسه
دکتر آخورلی ضمن اشاره به نقش مهم کمالگرایی والدین در بروز رفتارهای اضطراب گونه در کودکان افزود: فشار بیش از حد آوردن برای کسب موفقیت دوران مدرسه و اینکه کودک نباید در هیچ درسی نمره پایین بیاورد،زمینه ساز اضطراب در او است. این والدین تمایل دارند کودک در تمام درسها موفق باشد و به همین دلیل موجب اضطراب در او میشوند.اغلب والدین از این نکته غافل هستند که کودک باید اشتباه کند تا بیاموزد. این والدین برای تصحیح رفتار غلط خود ابتدا باید در درمان شخصیت کمال طلبانه خود کوشا باشند.
وی در ادامه گفت: یکی دیگر از عوامل ایجاد کننده اضطراب دوران مدرسه ناشی از مشکل دوستیابی کودک در مدرسه است. عدم برقراری رابطه با همکلاسیها برمیگردد به فراگیری رابطه اجتماعی در گذشته کودک که میتوان با بازی درمانی و نمایش درمانی این امر را به کودک آموزش داد.
کمک به برقراری ارتباط کودک با همسالان بسیار موثر است.یک بخش از اضطراب کودک نیز باز میگردد به ترس کودک از سایر همکلاسیها که با آموزش نحوه برقراری ارتباط قابل حل است.
در برخی از موارد کودکانی که بهره هوشی پایینی دارند دچار اختلال یادگیری هستند و این مساله زمینه اضطراب را درآنها شکل میدهد.
علائم اضطراب
دکتر آخورلی افزود: کودکان ممکن است اضطراب خود را به صورتیکه بزرگسالان نشان میدهند،بروز ندهند. نشانه های اضطراب در کودکان بیشتر جنبه جسمانی دارد.در موارد ضعیف تر این امر صادق است.
در این زمان کودک با موهای خود بازی میکند و یا در زمان نوشتن تکالیف خیلی تکان میخورند و در زمان مراجعه به مدرسه ابراز حالت تهوع میکنند،احساس خستگی و بی قراری از دیگر رفتارهای بیان گر اضطراب است.
در موارد شدیدتر شاهد رفتارهایی نظیر جویدن ناخن و شب ادراری هستیم.اختلالات در خواب و خوراک و کابوسهای شبانه نشانه های دیگر اضطراب هستند.
راهکارهای تکمیلی
وی در انتها گفت: یک سری از راهکارهای روان شناسانه در کاهش اضطراب کودک موثر است:
*پرهیز از نزاع و درگیری در حضور کودکان.
*آموزش بیان احساسات به کودکان. زمانیکه مادر احساس میکند کودک مضطرب است دلیل این امر را جویا شود. ممکن است کودک خودداری کند در این حالت مادر میتواند از راهکارهایی نظیر داستان گویی دونفره استفاده کند. در این داستانها کودک اضطرابهای درونی خود را نشان میدهد.
*پرهیز از سرزنش،تحقیر و مسخره کردن کودک. بکار نبردن واژه هایی که شخصیت کودک را زیر سوال میبرد مانند دختر بد و پسر بد و از این قبیل توصیه میشود.
* پرهیز از به رخ کشیدن اشتباهات کودک زیرا اعتماد به نفس کودک را کاهش میدهد.
*بیان دلیل تنبیه کودک به او.
*تا حد توان با کودک بازی شود زیرا بازی راه تخلیه اضطرابهای درونی است.
*پرهیز از مقایسه بین کودکان.زیرا هر کودک منحصر به فرد است.
منبع:سلامت نیوز
به نقل از بیتوته
سوء تفاهم در همه جا هست،در محل کار، لیگ برتر فوتبال، در ارکستر سمفونیک و... مهم نیست کجا این اتفاق می افتد و سر و کله آن پیدا می شود، مهم این است که چطور می توان آن را برطرف کرد، مخصوصا اگر در خانه تان سبز شود.
سوء تفاهم های خانوادگی بیش از هر نوع رابطه دیگری، فرد را در احساس تنهایی رها می کند .شناخت موقعیت های شروع سوءتفاهم و راهکارهای حل درون خانوادگی سوء تفاهم ها لذت زندگی را دو چندان می کند.
اولین قدم در ایجاد یک مسئله یا سوءتفاهم بین شما و پدر و مادرتان، شما و خواهر و برادرتان همین است که هنوز وضعیت و شرایط آنها را قبول نکرده باشید. این کنار نیامدن با میزان منحصر به فرد توان افراد، می تواند دائم بر مسئله های ریز و درشت شما که ناشی از توقع زیاد شماست بیفزاید. دومین گروه که در معرض ایجاد سوءتفاهم ها هستند، افرادی اند که همیشه و به صورت افراطی کوتاه می آیند.
اشتباه نخوانده اید! اگر تصمیم بگیرید که باید از همه چیز به صورت افراطی بگذرید و به نفع دیگران از خواسته هایتان دل بکنید روزی می رسد که دیگر توان تحمل و کوتاه آمدن ندارید و آن وقت حتی یک موضوع بی ارزش هم می تواند رابطه تان را شکننده کند. سومین گروه افرادی هستند که آنچه آزارشان می دهد را بیان نمی کنند و دائم درون ریزی می کنند. این گروه کم کم به ادامه روابط و حل مسئله بی میل می شوند و شاید دوستانشان را بر افراد خانواده ترجیح بدهند. چهارمین گروه هم افرادی اند که روش بیان نظرشان را تمرین نمی کنند و دائم درگیر ایجاد سوءتفاهم می شوند.
مجهز شوید
* وقتی توان انجام کاری را ندارید جمله هایی مثل «نمی توانم، شرمنده اما بلد نیستم» و... را در جواب به اطرافیان تان بگویید.
* اگر دلتان سرک کشیدن در کار دیگران را بخواهد، باید منتظر دلخوری هم باشید. پیشگیری در این موارد واجب است.
* احترام گذاشتن به والدین از نان شب هم واجب تر است اما هستند افرادی که بیان نکردن یک دلخوری کوچک در دل شان سم کینه ایجاد می کند و آن وقت فضا بین شما با افراد خانواده تان طوری می شود که ناراحتی ها عمیق شده و به این راحتی ها از بین نمی رود. نگرانی، تلقی تان از کار آنها و دلخوری هایتان را تا دیر نشده به آنها در نهایت احترام و آرامش بیان کنید. بعد از آن نوبت شنیدن دلایل آنهاست بدون آنکه خود را حق به جانب بدانید.
جاذبه و دافعه داشته باشید
مشکلات تمام شدنی نیست، پس اول سهم خودتان را در حل سوءتفاهم های خانوادگی بردارید.
* شما چه ویژگی ها و شخصیتی دارید؟ بخشی از آن که دائم مورد انتقاد نزدیکانتان است را بشناسید و به فکر حل آن نقطه ضعف ها باشید.
* جاذبه های شخصیت خودتان که برای دورهمی های خانواده، لحظه های شاد، مفید و پر از خنده و مهربانی می سازد، بشناسید و آنها را تکرار کنید.
* اگر مسئله ای پیش آمده که رابطه شما را با خانواده تان شکرآب کرده، وقت آن است که به خودتان بگویید مسئله شما ارزش حل کردن را دارد چون خانواده بیش از هر گروه اجتماعی به شما وفادار خواهد ماند.
گامهایی برای حل مسئله
اگر در فضای خانواده نتوانید سوءتفاهم ها را حل کنید، حل مشکلات زندگی اجتماعی خیلی سخت تر می شود. به عبارت دیگر حل چالش های خانوادگی فرصت تمرین خوبی برای حل مشکلات اجتماعی هم هست. پیشنهادهای مؤثر برای رفع سوءتفاهم هایتان را تمرین کنید: 1- تهیه فهرست مشکلات، 2- تعریف اهداف و آنچه می خواهید، 3- خلق راه حل ها، 4- ارزیابی راه حل ها و 5- انتخاب بهترین راه حل یا به کار بستن راه حل انتخاب شده. بعضی ها 3مرحله اول را فرایند راه حل آفرینی و 2مرحله آخر را فرایند تصمیم گیری می دانند.
خوشبختانه سوء تفاهم دردی است که درمان دارد. با ایجاد بعضی اصلاحات در روش گفتگو و ارتباط تان می توانید از بروز آن جلوگیری کرده و یا در صورت بروز آنها را حل و فصل کنید.
از ته قلب تان گوش کنید
همانطور که گوش دادن به کسی که با شما مخالفت میکند یا از شما انتقاد میکند سخت است، گوش دادن به نارضایتی های یک فرد هم کار سختی است اما میتواند کمک تان کند بفهمید مشکل کجاست و راه حلی برای آن پیدا کنید.
حق را به خودتان ندهید
بیشتر زوج ها به جای اینکه درک کنند آن موقعیت چطور بر همسرشان تاثیر گذاشته است، به فکر ثابت کردن خودشان هستند. نتیجه این کار چیزی جز این نخواهد بود که هر دو طرف آسیب ببینند و ناراحت شوند. چیزی که خیلی اهمیت دارد این است که همسرتان بفهمد که ارزش زیادی برای او و رابطه تان قائل هستید.
روی احساسات تان متمرکز شوید
زوج ها معمولاً طی مشاجرات بر افکارشان متمرکز می شوند و احساسات خود را نادیده می گیرند. قبل از اینکه شروع به مشاجره کنید، مکث کرده، نفسی عمیق بکشید و ببینید چه حسی دارید.بعد احساساتتان را با همسرتان در میان بگذارید.
همسرتان را دوستتان بدانید
یادتان باشد که همسر شما دشمنتان نیست. شما و همسرتان هر دو در یک تیم هستید. فقط همین تغییر دیدگاه به شما کمک می کند همدیگر را بهتر درک کرده و برای رسیدن به یک راه حل مشترک و حل سوء تفاهم پیش آمده تلاش کنید.
مشاوره را جدی بگیرید
رفتن نزد مشاوره فواید بسیار زیادی دارد و به شما کمک خواهد کرد الگوی ارتباط تان را از نو بسازید و راههای سالمی برای ارتباط پیدا کنید.
وقتی دو نفر با شخصیت های مختلف و از خانواده های مختلف به هم می رسند، بروز اختلاف و سوء تفاهم غیرقابل اجتناب است. اما زوج های سالم قادرند به طور سازنده ای این اختلافات را پشت سر بگذارند. یادتان باشد شما و همسرتان در یک تیم هستید نه در مقابل هم. احساساتتان را بشناسید و با آرامش ابراز کنید و صادقانه به حرفهای همسرتان گوش کنید.
منبع:تبیان
به نقل از بیتوته
اگر عادت دارید همیشه پاسخ مثبت بدهید، برایتان نه گفتن ممکن است دشوار باشد اما یادگیری این مهارت بخش مهمی از مدیریت استرس و تسهیل کردن زندگی است.
نه گفتن را یاد بگیرید
شاید به ظاهر، این که همیشه به همه پاسخ مثبت بدهید راحت تر باشد، اما به چه قیمتی؟ تا به حال فکر کرده اید شاید پاسخ منفی در بسیاری از مواقع گزینه بهتر و مفیدتری برای رهایی از استرسهای زیاد است. احساس میکنید به خاطر تعهدات و وظایف زیادی که به عهده گرفته اید، ظرفیتتان پر شده است؟ تلاش میکنید با عجله کارهای زیادی را در زمان کوتاه انجام دهید؟ اگر چنین است با یادگیری نه گفتن به راحتی میتوانید از این استرسها رها شوید.
چرا باید نه بگویم؟
اگر به همین شیوه ادامه دهید بعید است که از تعداد درخواستها و تقاضاها از شما کاسته شود و شما نیز نمیتوانید زمان بیشتری به روز خود اضافه کنید. اگر نه گفتن را یاد نگیرید مجبور هستید همیشه زیر بار این همه مسئولیت قرار بگیرید و زندگی خود را با استرس زیاد همراه کنید. نه گفتن کار ساده ای نیست اما تنها راه کاهش استرس است. به یاد داشته باشید که سنگینی بار مسئولیت امری فردی است. اگر همکار شما مسئولیتهای زیادی را به عهده میگیرد و به نظر میرسد با آن مشکلی ندارد، به این معنی نیست که این امر در مورد شما نیز صادق است. تنها شما هستید که میدانید چه مقدار مسئولیت برایتان کافی است و نباید بیشتر از آن را قبول کنید.
برای نه گفتن به دلایل زیر توجه کنید:
• نه گفتن به معنی خودخواهی نیست. وقتی وظیفه جدیدی را نمیپذیرید به این معنی است که مسئولیتهایی که در حال حاضر به عهده دارید برایتان اهمیت دارد و نمیخواهید در انجام آنها کوتاهی رخ دهد.
• نه گفتن به شما اجازه میدهد کارهای جدیدی را امتحان کنید. این که همیشه کاری را انجام میداده اید دلیل نمیشود برای همیشه انجام آن را به عهده بگیرید. با نه گفتن فرصت پیدا میکنید علایق و کارهای جدیدی را دنبال کنید.
• همیشه پاسخ مثبت به درخواستها خوب نیست. وقتی بیش از حد مسئولیت به عهده میگیرید تحت استرس شدیدی قرار میگیرید و احتمال احساس خستگی و از پا در آمدنتان بیشتر میشود.
• بله گفتن باعث میشود دیگران از انجام آن کار ناتوان شوند. به عبارت دیگر وقتی نه میگویید راه را به روی فرد باز میگذارید تا خود دست به کار شود. ممکن است نتوانند همانند شما عمل کنند اما اشکالی ندارد، در نهایت راه خود را پیدا میکنند.
چه زمانی نه بگوییم
گاهی اوقات به راحتی نمیتوان تصمیم گرفت چه کارهایی ارزش صرف زمان و توجه شما را دارند. با استفاده از راهبردهای زیر تعهدات، فرصتها و مسئولیتهایی را که برایتان پیش می آیند، ارزیابی کنید:
• بر اساس اولویت بر کارها تمرکز کنید. اولویتها و وظایف خود را پیش از این که مسئولیت جدیدی را بپذیرید، بررسی کنید. از خود بپرسید آیا این مسئولیت جدید برایتان مهم است. اگر کاری برایتان مهم است، مسلما باید آن را بپذیرید و اگر چنین نیست، آن را قبول نکنید.
• میزان استرس پاسخ مثبت را بسنجید. آیا کار جدیدی که میخواهید قبول کنید، تعهد بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ مثلا کمک مالی به مدرسه نسبت به پذیرفتن مسئولیتی مانند تعمیرات مدرسه، زمان خیلی کمتری نیاز دارد. اگر پذیرفتن کاری برایتان ماهها استرس به همراه می آورد آن را نپذیرید به جای آن از راههای دیگری کمک کنید.
• به خود اجازه احساس گناه ندهید. تقاضایی را که ترجیح میدهید رد کنید، به خاطر احساس گناه یا دِین قبول نکنید. این کار احتمالا منجر به استرس و ناخشنودی بیشتر میشود.
• پیش از تصمیم گیری فکر کنید. اگر دوستی از شما دعوت کرده به مهمانی یا مراسمی بروید پیش از این که پاسخی به او بدهید، فرصت بخواهید و مدتی به آن فکر کنید و ببینید آیا پیشنهاد یا درخواست او با برنامه شما سازگاری دارد یا نه. اگر نمیتواند مدت زیادی برای پاسخ شما صبر کند، حداقل مدت کوتاهی به آن فکر کنید و سپس پاسخ دهید.
نه! به همین سادگی بگویید نه تا وظایفی را که نمیتوانید انجام دهید، قبول نکنید
چگونه نه بگوییم؟
نه! به همین سادگی بگویید نه تا وظایفی را که نمیتوانید انجام دهید، قبول نکنید. ممکن گاهی پاسخ منفی به همین سادگی نباشد. در اینجا توصیه هایی ارائه شده که هنگام نه گفتن باید به یاد داشته باشید:
• نه بگویید. از استفاده از واژه نه نترسید. مراقب عبارتهای جایگزینی که دربردارنده تردید هستند مانند عبارت مطمئن نیستم، فکر نکنم بتونم و از این قبیل جملات تردیدی باشید چون به این معنی برداشت میشود که ممکن است بعدا پاسختان مثبت باشد.
• پاسختان را طولانی نکنید. دلیل خود برای امتناع از پذیرش درخواست را بیان کنید اما آن را زیاد طول ندهید. از توضیح دادن زیاد یا توجیه کردن خودداری کنید.
• صادق باشید. برای نپذیرفتن مسئولیت، دلیل نسازید. بیان واقعیت همیشه بهترین راه برای نه گفتن به دوستان، عزیزان یا همکاران است.
• محترمانه برخورد کنید. معمولا دلایل زیادی برای طرف مقابل وجود دارد که میخواهد شما درخواستی را قبول کنید بنابراین در حالی که محترمانه پاسخ منفی میدهید، با تعریف و تایید تلاش فرد، احترام خود به خواسته او را نشان دهید.
• خود را برای تکرار درخواست آماده کنید. ممکن است تقاضای مورد نظر چندین بار از شما درخواست شود و لازم است چندین بار پاسخ منفی خود را اعلام کنید تا دیگران آن را بپذیرند. در این شرایط فقط با ارامش همان پاسخ خود را (با ذکر دلیل اولیه یا بدون آن) تکرار کنید.
اگر عادت دارید همیشه پاسخ مثبت بدهید، برایتان نه گفتن ممکن است دشوار باشد اما یادگیری این مهارت بخش مهمی از مدیریت استرس و تسهیل کردن زندگی است. با تمرین متوجه میشوید نه گفتن برایتان آسان تر میشود.
منبع:سیمرغ
به نقل از بیتوته