سمت فعلی: کارشناس سنجش و ارزشیابی تحصیلی اداره آموزش و پرورش شهرستان تالش
مـعلـمـان خـوب، خـود نیز شـاگـردانـی متعهدند. در جامعه دانایی محور، سازمان آموزشوپرورش در کنار انتقال محتوا به دانش آموزان، خود نیز میآموزد و کارگزاران امر آموزش را نیز توسعه میبخشد. توسعه حرفهای جایگاه معلمی، تنها راه درمان سیستم آموزشی کشور است. معلمان خلّاق همیشه در کنار آموزش، به پژوهش و یادگیری محتوای جدید میپردازند تا تدریس خود را اثربخش سازند. امید است در این وبلاگ، با هدف بهبود فرآیند آموزش و یادگیری، در جهت توسعه حرفهای جایگاه معلمان قدمی برداشته شود. مدیریت تارنما: امین جوانمرد-تالش رایانامه: Aminj313@yahoo.com
شما معلمان و مربیان و نسل جوان هستید که فردا را میسازید و استکبار جهانی را مأیوس میکنید و نقطهٔ امید روشن را ... در دل مستضعفان عالم زنده نگه میدارید.
گفتگو جزء ذات انسان است. انسان موجود اجتماعی است و گفت وگو مهمترین وجه این مدنیت است. گفت وگو فقط به معنای رد و بدل کردن افکار و احساسات و اطلاعات نیست. بلکه ذهن ها و شعورها را با هم مرتبط میسازد و وسیلۀ می گردد برای دسترسی به حوزههای مشترک وجود انسان . حوزههای مشترکی که بین انسانها وجود دارد و بر رفتار و افکار و اعمال انسان تأثیر گذار است ولی آگاهی نسبت به آنها کم است و در صورت عدم آگاهی نسبت به آنها تأثیر ناکارآمد بر اخلاق انسان دارد. گفت و گو دو جنبه دارد، جنبهای به بیرون و در ارتباط با دیگران و جنبهای هم در درون به عنوان گفت وگوی درونی که همه با آن آشنا هستیم. راه دسترسی به درون و گفتگوی واقعی با خود از طریق گفت و گو با دیگران حاصل میشود. در کنجی نشستن و با خود گفتگو کردن و در صدد فهم درون خود برآمدن راه به جائی نمیبرد.
در گفت و گوی واقعی مطلبی را که بیان میکنیم سعی میکنیم آگاهی پیدا کنیم که چرا این مطلب را میگوئیم. ریشههای سخنمان کدام است. و همچنین جویای زمینه حرفهای دیگری میشویم. همیشه توجه داریم که آیا خوب گوش میدهیم. آیا توجه به حرف داریم، ساختار فکری و موضع خود و دیگری را نسبت به موضوع مورد بررسی میشناسیم. آیا موانع را شناسایی میکنیم و در جستجوی حقیقت مطلب هستیم.
گفت و گوی واقعی امکان رسیدن به هوش جمعی را میسر میسازد. گفت و گو اگر واقعی باشد سازنده وجود است و اگر تظاهر باشد نابود کننده آن.
گفت و گوی واقعی شیوه ای است برای جویایی مشترک و دست یافتن به ریشه های سوء تفاهمات و پیش داوری هایی که مانع فهم درست بین انسانها می شود. گفت و گو در پی اجماع نیست بلکه در روند آن دیدگاههای مختلف افراد گفت و گو کننده برای یکدیگر قابل فهم می شود و موانع همفکری برطرف می شود.
گفت و گو بر چهار نوع میتوان مشخص کرد، گرچه از هم جدا نیستند.
1- گفتگو با خود
2- گفتگو با دیگران
3- گفتگو با طبیعت
4- گفتگو با خداوند
کاربردهای گفت و گو
1- درونی کردن نداهای اخلاقی
بحران اخلاقی نه تنها در جامعة ما، بلکه در جهان وجود دارد. بوسیله گفت و گو که مهمترین ابزار ارتباط بین انسانها است میتوان به تنظیم و تدوین الزامات اخلاقی پرداخت و با همفکری راهکارهائی پیدا کرد که هم الزامات اخلاقی متناسب با مقتضیات زمان تدوین گردند و هم تجربه کارگاهی به درونی کردن آن نداهای اخلاقی بصورت مهارت یاری رساند.
2- هویت یابی
به همراه روند جهانی شدن، اگر زمینة هویت یابی جمعی و ملی و در عین جهانی فراهم نشود، مشکلات زیادی ایجاد میشود که اکنون شاهد آن هستیم . گفت و گوی افراد با یکدیگر و حتی با محیط پیرامون آنها مانع بروز مشکلات جدی میشود. بحران هویت زمینه بسیاری از مشکلات اجتماعی است. در روند گفت و گوی واقعی زمینة دستیابی به هویت فردی و هم جمعی فراهم میگردد.
3- از بین بردن گودال بین سنت گرایان و نو گرایان
مشکلات موجود اقتضا میکند تا تلاش گستردهای برای بازاندیشی در تفکرات قدیم و پرورش آنها بصورتهای جدید صورت گیرد. بایستی برای یافتن ارزشها و الزامات مشترک تلاش کرد. این کار نیازمند به درک و فهم دو جانبه بین سنت گرایان و نوگرایان است. امروز بدلیل کمرنگ شدن مرزها، تأثیرات فرهنگی متفاوت همه جا هست. منتها آگاهی نیست بایستی نسبت به آنها آگاهی پیدا کرد و تاثیرات متقابل آنها را شناخت.
تنها بر تاریخ و سنت هم تکیه کردن بیتوجهی به گذشت زمان و تحولات ایجاد شده است. حضرت علی میفرماید فرزندان زمان خود باشید.
4- ایجاد جامعة مدنی
مشارکت مردم در تصمیمگیریهای مربوط به جامعه و سرنوشت پیش زمینه ایجاد جامعه مدنی است. تا مردم با یکدیگر و با توجه به محیط پیرامون خود همفکری و گفتگو نکنند، جامعة مدنی شکل نمیگیرد. از خصوصیات فطری و طبیعی انسان تعادل بین منافع فردی او و سهیم بودن او در جمع است. هر کدام از این جنبههای شخصیتی اگر وزنة بیشتری بیابد، رشد همه جانبه مختل می گردد.
تفاوت گفتگو با بحث و جدل
منظور از گفتگو، بحث و جدل و مناظره نیست. همه این ها برای به کرسی نشاندن غرض و منظوری از پیش تعیین شده هستند. البته گفتگو با بحث و جدل تفاوت های دیگری هم دارد .
1- در یک گفتگوی به دنبال راه حل می گردیم اما در بحث بیشتر می خواهیم دانش خودمان را به رخ دیگری بکشیم.
2. ما در گفتگوی در پی یافتن پاسخ برای سوال هایمان هستیم اما در بحث همیشه می خواهیم جواب سوال طرف مقابل را بدهیم.
3. هدف یک گفتگوی صحبت کردن با دیگری است به همین خاطر در پایان یک گفتگو هر دو طرف برنده اند اما در بحث همیشه یک شکست خورده و یک برنده وجود دارد به این خاطر که هدف بحث برنده شدن است.
4. در گفت و گو ما اصل را بر برابری خودمان با دیگری می گذاریم اما در بحث روی تفاوت های خودمان با دیگری تاکید می کنیم.
5. اساس یک گفت و گو احترام و توجه به دیگری است اما در بحث پشت همه حرف ها اثبات قدرت ما نسبت به دیگری نهفته است.
6. در گفتگو، ما به دیگری گوش می سپاریم و دیدگاه او را هم مد نظر قرار می دهیم اما در بحث می خواهیم نظر خودمان را اثبات کنیم.
7 . در نهایت این که در گفتگو ما می خواهیم امکان ها و چشم اندازهای جدید را کشف کنیم اما هدف بحث دفاع از موقعیت فعلی خودمان است.
انواع گفتگو
1. گفتگوی تصادفی
گفتگو گاه میتواند در سطوح ساده و ابتدایی شروع شود. در گفتگوهای خیلی معمولی و بدون دقت وبدون موضوع خاص، گاهی یک نفر چیزی میگوید و دیگری میگوید بله یا خیر یا میگوید، این حرف من را به یاد فلان ماجرا انداخت و صحبت در حد مبادلهی محفوظات و مطالب متعارف باقی میماند و یا گفتگو از حد بیان احساسات و شرح شرایطی که در آن هستیم، فراتر نمیرود.
اما شاید هر کسی یک بار تجربه کرده باشد که به هنگام صحبت با یک یا چند نفر، در مسیری قرار گرفته که مثلا مطلب یکی از افراد جرقه ای در ذهن او ایجاد کرده و سخن او نیز طرف مقابل را به افکار تازه ای واداشته است. این گفتگوی سیال می تواند جالب و برانگیزنده و مطلوب باشد. به هر حال به این گفتگوها، گفتگوهای تصادفی می گویند. گفتگوهایی که می توانند در خیابان، در راهرو ، در محل کار یا در هر جای دیگری که حد اقل دو انسان وجود دارند شکل بگیرد. بسیاری اوقات احساس کردهایم که شروع گفتگو در همین حد هم برای ما لازم است گرچه این سطح از گفتگو بسیار ساده و بدون آگاهی است ولی احتمالا بیشتر ما این تجربه را داشتهایم که وقتی با بیان مطالبی ساده، همدلی بین مان برقرار میشود، احساس خوشایندی به ما دست میدهد. در چنین حالتی فقط یک گفتگوی اتفاقی شکل گرفتهاست.
این گفتگوها خوبند اما همه آن چیزی نیستند که ما از گفتگو به عنوان یک فرایند متعالی مد نظر داریم.گفتگو در pدی که بتواند ما را از لحاظ روحی و ذهنی رشد دهد ، نیاز به آگاهی و برنامه ریزی دارد.
2. گفتگوی برنامه ریزی شده
گفتگوهای برنامه ریزی شده همان طور که از اسمشان پیداست بر خلاف گفتگوهای تصادفی با برنامه ریزی قبلی شروع می شوند. البته گفتگوهای برنامه ریزی شده می توانند بدون هدف و موضوع از قبل تعیین شده باشند. به این نوع گفتگوها گفتگوی بالنده می گویند.
با این که این گفتگوها با هدف خاصی شروع نشده است اما باعث رشد و ایجاد احساس لذت می شود. برای این که قصد اصلی آن همدلی بوده است. همدلی کردن و به دنبال هم دل بودن.