دانش آموزانم قرار نیست شبیه به من فکر کنند
يكشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۷ ب.ظ
افراد زیادی را در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی میشناسم که مکاتب مربوط به نظام تعلیم و تربیت منجمله رفتارگرایی، ساختن گرایی، پردازش اطلاعات، یادگیری اجتماعی و... را مورد نقد و واکاوی قرار میدهند، اما کمتر کسی را دیدهام که بگوید چگونه میتوانم از این نظریه در کلاس درس خود استفاده کنم!
همیشه به این فکر هستم که وقتی بهصورت تئوری این رویکردها را میخوانم، چگونه میتوانم آنها را کاربردی کنم. زیرا اگر رویکردها را کاربردی نکنم تا بهصورت عملکردی در کلاس درس خود استفاده کنم، در این صورت یادگیری در من صورت نگرفته است. یادگیری را با عملکرد فرد میسنجند. عملکرد است که نشان میدهد یادگیری صورت گرفته است یا خیر. زیرا یادگیری تغییرات نسبتاً پایداری است در تفکر، اندیشه و مهارت عملی فرد؛
رویکردها همیشه هم بد نیستند. رفتارگرایی را میتوان امروزه رو بهسوی منسوخ شدن دانست اما نمیتوان آن را نادیده گرفت. تعلیم و تربیت همگی ما متأثر از رویکرد رفتارگرایی بوده است. اما همیشه از نوع منفی آن! متصدیان سیستم تعلیم و تربیت ما همواره کوشیدهاند تا نکات منفی رویکرد رفتارگرایی را عملی کنند. تنبیههای سخت بدنی، تکالیف مبتنی بر تکرارهای پیدرپی (مشق)، کتابهای سفتوسخت!
هیچگاه نباید به این بیندیشم که هر آنچه در ذهن دارم را به دانشآموزانم منتقل سازم. زیرا آنها قرار نیست شبیه به من زندگی کنند. بلکه من باید زمینه را فراهم کنم تا آنها بتوانند در آینده زندگی کنند. این مهم را خوب درک میکنم که زندگی در آینده با زندگی امروزی من متفاوت خواهد شد. دانشآموزانم باید قدرت استنباط و رویارویی با مسئله را درک کرده و به مهارت حل مسئله برسند.
آنها در زندگی خود در آیندهای نزدیک، با هزاران مسئله روبهرو خواهند شد. از مسائل خانوادگی و شخصی بگیرید تا مسائل بین فردی و اجتماعی.
همیشه به این فکر هستم که وقتی بهصورت تئوری این رویکردها را میخوانم، چگونه میتوانم آنها را کاربردی کنم. زیرا اگر رویکردها را کاربردی نکنم تا بهصورت عملکردی در کلاس درس خود استفاده کنم، در این صورت یادگیری در من صورت نگرفته است. یادگیری را با عملکرد فرد میسنجند. عملکرد است که نشان میدهد یادگیری صورت گرفته است یا خیر. زیرا یادگیری تغییرات نسبتاً پایداری است در تفکر، اندیشه و مهارت عملی فرد؛
رویکردها همیشه هم بد نیستند. رفتارگرایی را میتوان امروزه رو بهسوی منسوخ شدن دانست اما نمیتوان آن را نادیده گرفت. تعلیم و تربیت همگی ما متأثر از رویکرد رفتارگرایی بوده است. اما همیشه از نوع منفی آن! متصدیان سیستم تعلیم و تربیت ما همواره کوشیدهاند تا نکات منفی رویکرد رفتارگرایی را عملی کنند. تنبیههای سخت بدنی، تکالیف مبتنی بر تکرارهای پیدرپی (مشق)، کتابهای سفتوسخت!
هیچگاه نباید به این بیندیشم که هر آنچه در ذهن دارم را به دانشآموزانم منتقل سازم. زیرا آنها قرار نیست شبیه به من زندگی کنند. بلکه من باید زمینه را فراهم کنم تا آنها بتوانند در آینده زندگی کنند. این مهم را خوب درک میکنم که زندگی در آینده با زندگی امروزی من متفاوت خواهد شد. دانشآموزانم باید قدرت استنباط و رویارویی با مسئله را درک کرده و به مهارت حل مسئله برسند.
آنها در زندگی خود در آیندهای نزدیک، با هزاران مسئله روبهرو خواهند شد. از مسائل خانوادگی و شخصی بگیرید تا مسائل بین فردی و اجتماعی.