ساختگرایی
ساختگرایی یکی از نظریههای یادگیریست که براساس آن، دانش توسط فرد ساخته میشود و تولید دانش، فرایندی مستمر است که تجربه انفرادی افراد از جهان را سازمان میبخشد. ارنست ون گلاسرزفلد یکی از پایهگذاران این نظریه است. ساخت گرایی دیدگاهی فلسفی در رابطه با ماهیت دانستن(nature of knowing) میباشد. به طور مشخص دیدگاه شناخت شناسانه یا معرفت شناسانه epistemological را نشان میدهد. یکی از برجستهترین نظریه پردازان ساخت گرایی ژان پیاژه نام دارد. او خود را شناخت شناس ژنتیک genetic epistemologis t میداند. وی در مطالعات خود در پی آن بود که دریابد انسانها چگونه از راه کنش متقابل بین تجربهها و باورهای خود به شناخت دست پیدا میکنند. بدین معنا که جوهر دانش را نمیتوان از کسی به دیگری انتقال داد، بلکه باید از روش جستجو و اکتشاف بدان رسید. ساختار گرایان بر این باورند که انسان نمیتواند مفهوم جدید و ناشناحته ای را بیاموزد، مگر آنکه بتواند آن را با دانش پیشین خود که در ذهن دارد و از تجربیات واقعی او بدست آمده پیوند دهد. نظریه ساخت گرایی شامل شاخه ها و دیدگاه های متفاوتی میشود، اما آنچه که همه این دیدگاه ها را با هم پیوند میدهد این است که "یادگیری" فرآیندی فعالانه و خاص ذهن هر فرد بوده و افراد با ساختن روابط ذهنی میان مفاهیم و تصورات از یک سو و اطلاعات و تجربیات به دست آمده از دنیای واقعی خارج از ذهن از سوی دیگر دنیای معانی ذهنی خود را می سازند. طی چند دههٔ گذشته، عبارت ساخت گرایی نقش مهمی در متون آموزشی داشته است. اگرچه آموزگارها در رابطه با کلیت این نظریه با یکدیگر موافقند، اما تفسیرها، رویکردها و دیدگاههای بسیار متفاوتی در آموزش و یادگیری ساخت گرایانه دارند.