معلم کارآمد،کلاس پویا

توسعه حرفه ای معلم، راه درمان سیستم آموزشی کشور

معلم کارآمد،کلاس پویا

توسعه حرفه ای معلم، راه درمان سیستم آموزشی کشور

معلم کارآمد،کلاس پویا
سمت فعلی: کارشناس سنجش و ارزشیابی تحصیلی اداره آموزش و پرورش شهرستان تالش

مـعلـمـان خـوب، خـود نیز شـاگـردانـی متعهدند. در جامعه دانایی محور، سازمان آموزش‌وپرورش در کنار انتقال محتوا به دانش آموزان، خود نیز می‌آموزد و کارگزاران امر آموزش را نیز توسعه می‌بخشد. توسعه حرفه‌ای جایگاه معلمی، تنها راه درمان سیستم آموزشی کشور است. معلمان خلّاق همیشه در کنار آموزش، به پژوهش و یادگیری محتوای جدید می‌پردازند تا تدریس خود را اثربخش سازند. امید است در این وبلاگ، با هدف بهبود فرآیند آموزش و یادگیری، در جهت توسعه حرفه‌ای جایگاه معلمان قدمی برداشته شود.
مدیریت تارنما: امین جوانمرد-تالش
رایانامه: Aminj313@yahoo.com

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

تاییدیه درگاه پرداخت

فروشگاه امین فایل

کیوآرکد وبلاگ


با اسکن این کیوآرکد، می توانید به راحتی به محتوای وبلاگ از طریق تلفن همراه و تبلت دسترسی یابید.
مقام معظم رهبری

شما معلمان و مربیان و نسل جوان هستید که فردا را می‌سازید و استکبار جهانی را مأیوس می‌کنید و نقطهٔ امید روشن را ... در دل مستضعفان عالم زنده نگه می‌دارید.
نشان سال 1401
سرزمین تالش











اسناد مهم سیستم تعلیم و تربیت ایران




آخرین نظرات
  • ۷ تیر ۰۰، ۱۳:۲۳ - دوست
    عالی

۷۸ مطلب با موضوع «دسته بندی محتوا :: روان شناسی و تدریس اثربخش» ثبت شده است

اگر عادت دارید همیشه پاسخ مثبت بدهید، برایتان نه گفتن ممکن است دشوار باشد اما یادگیری این مهارت بخش مهمی از مدیریت استرس و تسهیل کردن زندگی است.

نه گفتن را یاد بگیرید
شاید به ظاهر، این که همیشه به همه پاسخ مثبت بدهید راحت تر باشد، اما به چه قیمتی؟ تا به حال فکر کرده اید شاید پاسخ منفی در بسیاری از مواقع گزینه بهتر و مفیدتری برای رهایی از استرسهای زیاد است. احساس میکنید به خاطر تعهدات و وظایف زیادی که به عهده گرفته اید، ظرفیتتان پر شده است؟ تلاش میکنید با عجله کارهای زیادی را در زمان کوتاه انجام دهید؟ اگر چنین است با یادگیری نه گفتن به راحتی میتوانید از این استرسها رها شوید.
چرا باید نه بگویم؟
اگر به همین شیوه ادامه دهید بعید است که  از تعداد درخواستها و تقاضاها از شما کاسته شود و شما نیز نمیتوانید زمان بیشتری به روز خود اضافه کنید. اگر نه گفتن را یاد نگیرید مجبور هستید همیشه زیر بار این همه مسئولیت قرار بگیرید و زندگی خود را با استرس زیاد همراه کنید. نه گفتن کار ساده ای نیست اما تنها راه کاهش استرس است. به یاد داشته باشید که  سنگینی بار مسئولیت امری فردی است. اگر همکار شما مسئولیتهای زیادی را به عهده میگیرد و به نظر میرسد با آن مشکلی ندارد، به این معنی نیست که این امر در مورد شما نیز صادق است. تنها شما هستید که میدانید چه مقدار مسئولیت برایتان کافی است و نباید بیشتر از آن را قبول کنید.
برای نه گفتن به دلایل زیر توجه کنید:
نه گفتن به معنی خودخواهی نیست. وقتی وظیفه جدیدی را نمیپذیرید به این معنی است که مسئولیتهایی که در حال حاضر به عهده دارید برایتان اهمیت دارد و نمیخواهید در انجام آنها کوتاهی رخ دهد.
نه گفتن به شما اجازه میدهد کارهای جدیدی را امتحان کنید. این که همیشه کاری را انجام میداده اید دلیل نمیشود برای همیشه انجام آن را به عهده بگیرید. با نه گفتن فرصت پیدا میکنید علایق و کارهای جدیدی را دنبال کنید.
همیشه پاسخ مثبت به درخواستها خوب نیست. وقتی بیش از حد مسئولیت به عهده میگیرید تحت استرس شدیدی قرار میگیرید و احتمال احساس خستگی و از پا در آمدنتان بیشتر میشود.
بله گفتن باعث میشود دیگران از انجام آن کار ناتوان شوند. به عبارت دیگر وقتی نه میگویید راه را به روی فرد باز میگذارید تا خود دست به کار شود. ممکن است نتوانند همانند شما عمل کنند اما اشکالی ندارد، در نهایت راه خود را پیدا میکنند.

چه زمانی نه بگوییم
گاهی اوقات به راحتی نمیتوان تصمیم گرفت چه کارهایی ارزش صرف زمان و توجه شما را دارند. با استفاده از راهبردهای زیر تعهدات، فرصتها و مسئولیتهایی را که برایتان پیش می آیند، ارزیابی کنید:
بر اساس اولویت بر کارها تمرکز کنید. اولویتها و وظایف خود را پیش از این که مسئولیت جدیدی را بپذیرید، بررسی کنید. از خود بپرسید آیا این مسئولیت جدید برایتان مهم است. اگر کاری برایتان مهم است، مسلما باید آن را بپذیرید و اگر چنین نیست، آن را قبول نکنید.
میزان استرس پاسخ مثبت را بسنجید. آیا کار جدیدی که میخواهید قبول کنید، تعهد بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ مثلا کمک مالی به مدرسه نسبت به پذیرفتن مسئولیتی مانند تعمیرات مدرسه، زمان خیلی کمتری نیاز دارد. اگر پذیرفتن کاری برایتان ماهها استرس به همراه می آورد آن را نپذیرید به جای آن از راههای دیگری کمک کنید.
به خود اجازه احساس گناه ندهید. تقاضایی را که ترجیح میدهید رد کنید، به خاطر احساس گناه یا دِین قبول نکنید. این کار احتمالا منجر به استرس و ناخشنودی بیشتر میشود.
پیش از تصمیم گیری فکر کنید. اگر دوستی از شما دعوت کرده به مهمانی یا مراسمی بروید پیش از این که پاسخی به او بدهید، فرصت بخواهید و مدتی به آن فکر کنید و ببینید آیا پیشنهاد یا درخواست او با برنامه شما سازگاری دارد یا نه. اگر نمیتواند مدت زیادی برای پاسخ شما صبر کند، حداقل مدت کوتاهی به آن فکر کنید و سپس پاسخ دهید.

روش های نه گفتن

نه! به همین سادگی بگویید نه تا وظایفی را که نمیتوانید انجام دهید، قبول نکنید

چگونه نه بگوییم؟
نه! به همین سادگی بگویید نه تا وظایفی را که نمیتوانید انجام دهید، قبول نکنید. ممکن گاهی پاسخ منفی به همین سادگی نباشد. در اینجا توصیه هایی ارائه شده که هنگام نه گفتن باید به یاد داشته باشید:
• نه بگویید. از استفاده از واژه نه نترسید. مراقب عبارتهای جایگزینی که دربردارنده تردید هستند مانند عبارت مطمئن نیستم، فکر نکنم بتونم و از این قبیل جملات تردیدی باشید چون به این معنی برداشت میشود که ممکن است بعدا پاسختان مثبت باشد.
پاسختان را طولانی نکنید. دلیل خود برای امتناع از پذیرش درخواست را بیان کنید اما آن را زیاد طول ندهید. از توضیح دادن زیاد یا توجیه کردن خودداری کنید.
صادق باشید. برای نپذیرفتن مسئولیت، دلیل نسازید. بیان واقعیت همیشه بهترین راه برای نه گفتن به دوستان، عزیزان یا همکاران است.
محترمانه برخورد کنید. معمولا دلایل زیادی برای طرف مقابل وجود دارد که میخواهد شما درخواستی را قبول کنید بنابراین در حالی که محترمانه پاسخ منفی میدهید، با تعریف و تایید تلاش فرد، احترام خود به خواسته او را نشان دهید.
خود را برای تکرار درخواست آماده کنید. ممکن است تقاضای مورد نظر چندین بار از شما درخواست شود و لازم است چندین بار پاسخ منفی خود را اعلام کنید تا دیگران آن را بپذیرند. در این شرایط فقط با ارامش همان پاسخ خود را (با ذکر دلیل اولیه یا بدون آن) تکرار کنید.
اگر عادت دارید همیشه پاسخ مثبت بدهید، برایتان نه گفتن ممکن است دشوار باشد اما یادگیری این مهارت بخش مهمی از مدیریت استرس و تسهیل کردن زندگی است. با تمرین متوجه میشوید نه گفتن برایتان آسان تر میشود.
منبع:سیمرغ

به نقل از بیتوته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۸:۱۲
امین جوانمرد

صبح‌ مخصوص همه ی افراد نیست. حتی متخصصان نیز تائید می‌کنند که بین چکاوک‌های سحر خیز و جغدهای شب‌زنده‌دار نیز تفاوت‌های ژنتیک وجود دارد.
شناخت بدن کمک می‌کند تا فرد ساعت سرزندگی، ساعات فارغ از استرس، ساعاتی که می‌تواند ۷ مایل بدود را بازشناسد، اما واقعیت این است که بسیاری از ما مجبوریم که صبح‌ها زود از خواب برخیزیم و مشغول فعالیت شویم. پس چه باید کرد؟
برای درک این موضوع، ما به سراغ متخصصان متعددی رفتیم، از متخصصان خواب تا متخصصین تغدیه و مشاوران حرفه‌ایی و از آنها درخواست نمودیم تا ترفندهای خود را با ما در میان بگذارند که ما نیز بتوانیم صبح را از طلوع خورشید آغاز کنیم و در عین حال کم‌تر استرس داشته و بیشتر سرحال باشیم، بنابراین حتی شب‌زنده‌داران نیز می‌توانند انتظار تماشای طلوع آفتاب را داشته باشند.

شب‌زنده‌داری، به هیچ وجه
دکتر سلبی هریس، متخصص خواب در مرکز پزشکی مونتفور می‌گوید، اختلال خواب، توجیه این نکته است که گاهی پس از ۸ ساعت خواب احساس می‌کنیم فقط ۴ ساعت خوابیده‌ایم. معمولاً اگر ساعت چرخه‌ی خواب ما رد شود، ۵ تا ۷ مرتبه بیدار شدن در طول شب امری عادیست؛ و پس از این بیدار شدن‌ها دوباره به خواب می‌رویم و اغلب این بیدار شدن‌های کوتاه را به خاطر نمی‌آوریم. اما مادامی که سن بالاتر می‌رود، یک یا دو مورد از این بیدار شدن‌های شبانه را به خاطر می‌آوریم، اما تکرار و تعدد آن‌ها منجر به احساس کسالت در صبح می‌شود، که دلیل آن خوابی از هم گسیخته است.

بعلاوه، متخصصان دانشگاه جان هاپکینز دریافتند که تاثیر خواب منقطع بر خلق‌ و خو به طور کلی بسیار ناخوشایندتر از مشکلات مرتبط با کم خوابی است. بنابراین ۶ ساعت خواب کامل فرد را پرانرژی‌تر و سرزنده‌تر از ۸ ساعت خواب منقطع نگه می‌دارد.

از عمده دلیل اختلال خواب می‌توان به اختناق در خواب، حرف زدن در خواب، بی‌خوابی، نوشیدن بیش از حد الکل و حتی گاه تغییرات هورمونی اشاره کرد. هریس می‌گوید، چنانچه شب‌ها بیش از یک یا دوبار از خواب بیدار می‌شوید این نکته را با پزشک خود در میان بگذارید تا دریابد که شما نیز باید تحت آزمایشات خاص مرتبط با بی‌خوابی قرار بگیرید تا مقصر را پیدا کنید، یا خیر.

خواب سالم
دکتر جیمز ویات، مدیر مرکز پزشکی دانشگاه شیکاگو معتقد است، اگرچه کوبیدن روی دکمه‌ی ساعت زنگ‌دار مانند این است که هر روز صبح کلید بخت‌آزمایی را فشرده‌اید، اما صدمات آن به مراتب بیش‌تر از فواید آن است. هنگامی که فرد در حال بیدار شدن است، بدن هنوز در حالت سکون، رکود ذهنی و جسمی به سر می‌برد که پس از ۱۵ دقیقه از بین می‌رود. به خواب رفتن دوباره شما را به خوابی سبک و از هم گسیخته فرو می‌برد، که البته خواب سودمندی نیست! و مجدداً پس از به صدا در آمدن زنگ ساعت برای بار دوم بدن به حالت سکون پس از بیداری فرو می‌رود. تکرار زنگ ساعت و خواب دوباره منجر به احساس گیجی بیشتری نسبت به بیدار شدن در دفعه‌ی اول می‌شود.
بعلاوه، لورا وندرکم، مولف کتاب من می‌دونم او چه می‌کند و اغلب افراد موفق پیش از صبحانه چه می‌کنند، می‌گوید، خاموش کردن زنگ ساعت و خوابیدن دوباره مقداری از انرژی فرد را می‌رباید، اما آگاه باشید که ذخیره‌ی انرژی روزانه‌ی ما محدود است. افراد موفق زنگ ساعت را خاموش نمی‌کنند تا دوباره بخوابند، بلکه آن را سیخونک کوچکی قلمداد می‌کنند که آنها را از رختخواب بلند می‌کند.

در عوض، زمان بیداری خود را صادقانه انتخاب کنید، حتی اگر دیرتر از آنچه ترجیح می‌دهید باشد، سپس از تمام روز تا زمان خواب دوباره، از لحظات خود لذت ببرید.

فعالیتی لذت‌بخش پس از بیداری
تله‌ایی که اکثر افراد در آن گیر می‌افتند این است که فعالیت‌های صبح را بر حسب "بایدها"، همچون دویدن، انتخاب می‌کنند، حال آنکه باید فعالیت‌هایی خوشایندتری را برگزینند. این امر نه تنها اهدافی که در روز در پیش دارید را نابود می‌کند، بلکه سحرخیزی که به خودی خود سخت است را عذاب‌آور می‌کند.

وندرکم می‌گوید، انسان قادر به تحمل رنج طولانی مدت نیست، پس اگر قصد ورزش دارید، ورزشی را بیابید که آنقدر به آن علاقه‌مند باشید که حتی به خاطر آن ساعت کوک کنید. حتی شغلی را برگزینید که انگیزه‌ی کافی برای بیدار شدن به قصد آن را داشته باشید. بهتر است به خاطر خودمان به فعالیت‌هایی که از آن لذت می‌بریم بپردازیم، نه به کارهایی که مجبور به انجام آن هستیم.

موفقیت افراد سحرخیز

سحر خیزی را مغتنم شمارید

اهمیت به وعده‌ی صبحانه
وجه مشترک آب‌میوه‌ی سبز، نان شیرینی گرد و پنیر خامه‌ایی و قهوه چیست؟ آنها صبحانه نیستند. گرچه این خوراکی‌ها راه خود را به سوی میزهای صبحانه باز کرده‌اند اما دو تا از آنها نوشیدنی هستند، مورد دیگر نیز بمب کالری و در کل هیچ‌یک از آنها انرژی‌زا نیست.
دکتر کارولین کاف‌من، متخصص تغذیه در نیویورک سیتی می‌گوید، در ایده‌آل‌ترین حالت، صبحانه شامل پروتئین کم‌چرب، کربوهیدرات‌های سرشار از فیبر مانند غلات کامل، میوه‌ها یا سبزیجات و چربی‌های سالم است. پیروی از این رژیم اغلب آسان‌تر از آنچه به نظر می‌رسد است و فقط در چند گام کوچک می‌توان تمام مواد مغذی مورد نیاز خود را تامین کنید. فقط کافیست مقداری سبزیجات خرد شده، شیر کم‌چرب و پنیر رنده شده میل کنید. آیا فکر می‌کنید باز هم باید خانه را بدون صبحانه ترک کنید؟ نوشیدن آب سبزیجات را فراموش کنید و یک اسموتی لذیذ و سالم با کره‌ی بادام زمینی یا دانه‌های چیای انرژی‌زا تهیه کنید.

روز کاری فارغ از استرس
جیسون سلیک، مولف کتاب امروز فردا را سر و سامان دهید، می‌گوید پرداختن به کارهای ساده از قبیل چک کردن ایمیل‌ها، مرور تیتر روزنامه‌ها در ابتدای روز وسوسه‌کننده به نظر می‌رسد، اما انجام کارهای دشوارتر عاقلانه‌تر است. پرداختن به کارهای مهم‌تر در ابتدای روز نه تنها شانس موفقیت کامل در انجام آنها را بیشتر می‌کند، بلکه شما را از بمباران کارهای دشوار در طول روز در امان نگه می‌دارد.
گرچه ممکن است تحقق این امر چندان آسان نباشد، اما از آنجایی که اکثر ما توان ذهنی بیشتری در ابتدای روز داریم، چنانچه در صدد انجام امور دشوارتر در کنار امور ساده‌تر هستید، ابتدا به امور مشکل بپردازید، زیرا از سر راه برداشتن موانع دشوار از استرس شما می‌کاهد. سلیک پیشنهاد می‌کند تا تحقق سه مورد از اهداف مهم خود را مد نظر بگیرید و صبح به آن‌ها بپردازید.

به تعویق‌ انداختن شبکه‌های اجتماعی
ابتدا بدون هیچ منظور خاصی به سراغ اینستاگرام می‌روید. اما بعد متوجه می‌شوید ۴۵ دقیقه است که درگیر اینستاگرام هستید و عکس‌های تعطیلات بهترین دوست خواهر همکارتان در مکزیک را تماشا می‌کنید. همه‌ی ما در تله‌ی خرگوشی شبکه‌های اجتماعی گیر افتاده‌ایم، اما چنانچه از نظر زمان در مضیقه هستید یا خواهان بهره‌وری ازسودمندی صبح هستید، سحر خیزی را مغتنم شمارید.
وقت‌گذرانی در شبکه‌های اجتماعی مزایایی نیز دارد، گاهی انگیزه‌ایی برای ورزش می‌شود یا اجازه می‌دهد تا با خانواده و دوستانی که در مسافت دوری از ما زندگی می‌کنند در ارتباط باشیم، اما نکته‌ی کلیدی میانه‌روی و زمان‌بندی است. ساعاتی برای منع ورود به شبکه‌های اجتماعی معین کنید، گاهی بعدازظهرها را به ورود به شبکه‌های اختصاص دهید و صبح‌ها به انجام امور مهم‌تر بپردازید.
تهیه‌ی لیستی از کارهای روز بعد در ساعت ناهار
هنوز روز به اتمام نرسیده و شما از ما می‌خواهید راجع به فردا فکر کنیم؟ واقعیت این است که هر چه به انتهای روز نزدیک می‌شوید، احتمال و انگیزه‌ی اینکه حقیقتاً درباره‌ی کارهای فردا فکر کنید کم‌تر می‌شود.

هر چه زودتر برنامه‌ریزی کنید، بهتر است. سلیک معتقد است ساعات حول و حوش ناهار بهترین زمان است، همین امر موجب می‌شود تا روز بعد را با نظم و ترتیب بیشتری آغاز کنید و از احساس پریشانی و بی‌برنامگی روز خلاص ‌شوید. او می‌گوید، از این همه شفافیت در تصمیم‌گیری و بهره‌وری موثر از زمان متعجب خواهید شد. بدین ترتیب صبح‌ها با هراس از خواب بیدار نمی‌شوید، زیرا چیزی برای هراس وجود ندارد.

نقل از بیتوته
منبع:آی بانو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۸:۱۰
امین جوانمرد

برخی از انسان ها با وجود عدم بهره مندی از بعضی چیزها مثل پول، چهره ی زیبا و یا ارتباطات اجتماعی گسترده، همیشه انرژی و اعتماد به نفس خاصی دارند. حتی شکاک ترین انسان ها هم نمی توانند در برابر این شخصیت های جذاب مقاومت کنند و از خود ترشرویی نشان دهند. اینگونه آدمها در هر محفلی می درخشند؛ همان هایی که برای کمک، راهنمایی و مصاحبت، اولین گزینه ی هر کسی خواهند بود.
شخصیت آنها به گونه ای است که همه را به این پرسش وا می دارد: «او چه چیزی دارد که من ندارم؟ چه چیزی او را تا این حد جذاب می کند؟» اما واقعاً تفاوت آنها با دیگران چیست؟ احساس ارزشمند بودن آنها از درونشان نشأت می گیرد. اینگونه افراد هیچ گاه به دنبال تأیید دیگران نیستند، چون آنقدر اعتماد به نفس دارند که آن را در خودشان پیدا می کنند. عادات خاصی وجود دارند که شخصیت های جذاب و با اعتماد به نفسی مثل این برای حفظ دیدگاه سازنده ی خود به صورت روزانه به کار می بندند. برخورداری از چنین اعتماد به نفسی زاییده ی شانس نیست. پس وقت آن فرا رسیده است عادات اینگونه افراد را مطالعه کنید، بلکه بتوانید از آنها به نفع خود بهره ببرید و اعتماد به نفس تر و جذابیت بیشتری برای خود خلق کنید.

۱- رفتار محترمانه با «همه»
مخاطب آنها چه بزرگ ترین مشتری شان باشد و چه گارسون رستوران، رفتارشان همیشه و بدون استثنا مؤدبانه و محترمانه خواهد بود. شخصیت های دوست داشتنی این را به خوبی درک می کنند که هر چقدر هم با فرد مقابل خود رفتار محترمانه ای داشته باشند، اگر در مقابل او با شخص دیگری غیر مؤدبانه رفتار کنند، ارزش رفتار مؤدبانه ی خود را نیز از بین خواهند برد.
۲- پیروی از قانون پلاتینی
قانون طلایی «با دیگران همانگونه رفتار کن که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند» یک اشکال اساسی دارد: این قانون فرض را بر این می گذارد که همه دوست دارند یک جور با آنها برخورد شود و این اصل را نادیده می گیرد که هر کسی ممکن است با چیزهای کاملاً‌ متفاوتی خوشحال شود. یک نفر از شناخته شدن در میان جمع خوشش می آید، در حالی که یک نفر دیگر از اینکه در مرکز توجه قرار بگیرد متنفر است.
اما قانون پلاتینی می گوید: «با هر کسی آنگونه رفتار کن که خودش دوست دارد» و به این ترتیب این اشکال را برطرف می کند. انسان های جذاب و دوست داشتنی در «خواندن» خواسته های دیگران مهارت بسیار زیادی دارند و رفتار خود را طوری تنظیم می کنند که باعث خوشایند آنها شود و به آنها احساس راحتی بیشتری ببخشد.
۳- عدم استفاده از گفتگوهای کوتاه
استفاده ی صرف از گفتگو های کوتاه تضمین شده ترین راه برای جلوگیری از برقراری ارتباط حسی در مکالمه است. شما وقتی مثل آدم آهنی با دیگران برخورد کنید، مغز آنها را روی حالت ناوبری اتوماتیک قرار خواهید داد و این باعث می شود کسی با شما احساس نزدیکی نکند.
افراد دوست داشتنی با مخاطب خود ارتباط برقرار می کنند و حتی در گفتگوهای روزمره و کوتاه نیز عمیق می شوند. علاقه ی ذاتی آنها به دیگران باعث می شود به راحتی سؤالات خوبی بپرسند و آنچه در جواب می شنوند را به دیگر جنبه های مهم زندگی گوینده ارتباط دهند.
۴- تمرکز روی آدمها، بیش از هر چیز دیگر
انسان های جذاب و خوش برخورد علاقه ای ذاتی و واقعی به انسان های اطراف خود دارند. در نتیجه، بیشتر از خودشان به فکر دیگران هستند. این گونه افراد زیاد به این فکر نمی کنند که چقدر مورد علاقه ی دیگران هستند، چون تمرکزشان تمام مدت روی اطرافیانشان است. به همین دلیل است که به نظر نمی رسد تلاشی برای جذاب بودن انجام دهند.
برای اینکه این عادت آنها را بتوانید برای خود به کار بگیرید، سعی کنید از موبایل های هوشمندتان فاصله بگیرید و روی اطرافیانتان متمرکز شوید. تمرکزتان را روی صحبت های آنها نگه دارید، نه پاسخی که به آنها می خواهید بدهید. وقتی کسی چیزی در مورد خودش به شما می گوید، حرفش را با سؤال مناسبی همراه کنید، به گونه ای که بتواند سفره ی دلش را بیشتر برای شما باز کند.
۵- اجتناب از تلاش بیش از حد برای اثبات خود به دیگران
انسان های دوست داشتنی مکالمات و گفتگوهای خود با دیگران را با داستان هایی از هوش و موفقیت های خود پر نمی کنند. اینگونه نیست که در برابر چنین میلی مقاومت کنند، این میل اساساً در ذهن آنها شکل نمی گیرد. آنها به خوبی می دانند کسانی که سخت تلاش می کنند محبت دیگران را متوجه خود کنند، احساس بدی در اطرافیان خود به وجود می آورند.

راز جذابیت انسان های دوست داشتنی

انسان های با اعتماد به نفس و دوست داشتنی مثبت و پر از اشتیاق هستند

۶- درک تفاوت میان حقیقت و نظرات شخصی
اینگونه افراد با متانت و آرامش خاصی به مسائل بحث برانگیز و موضوعات حساس می پردازند. آنها از ابراز عقیده ابایی ندارند، اما این را کاملاً روشن می کنند که چیزهایی که می گویند صرفاً نظراتشان است، نه حقیقت محض. موضوع بحث از گرمایش جهانی گرفته تا سیاست، برنامه ی واکسیناسیون و یا تغذیه، هرچه که باشد، آنها این را می دانند که انسان های زیادی وجود دارند که به همان اندازه در این مورد می فهمند و در عین حال ممکن است موضوع را متفاوت ببینند.
۷- اجتناب از نقش بازی کردن
این دسته از انسان ها خود واقعی شان هستند. لازم نیست کسی برای اینکه شخصیت واقعی آنها را بشناسد و یا حرکت بعدی شان را پیش بینی کند تلاش خاصی انجام دهد. آنها به خوبی می دانند هیچ کس از آدمهایی با رفتار مصنوعی خوشش نمی آید.
هر کسی به سمت افرادی که شخصیت حقیقی خود را به نمایش می گذارند جذب می شود، چون با علم به این موضوع می توانند به آنها اعتماد کنند. وقتی ندانید طرف مقابل شما واقعاً کیست و چه نیاتی دارد، به راحتی ممکن است از او فاصله بگیرید.
۸- یکرنگی
همه از کسانی که انسجام درونی بالایی دارند خوششان می آید چون حرف و عملشان یکی است، به همین سادگی. یکرنگی مفهوم ساده ای است اما به کار گیری آن در عمل دشوار می شود. انسان های جذاب و دوست داشتنی برای اینکه همیشه از این ویژگی بهره مند باشند از بدگویی پشت سر دیگران اجتناب می کنند، و همیشه کار درست را انجام می دهند؛ حتی اگر به نفعشان نباشد.
۹- داشتن لبخند بر لب
انسان ها به صورت طبیعی و ناخودآگاه از زبان بدن مخاطب خود تقلید می کنند. اگر می خواهید دیگران حس خوبی نسبت به شما داشته باشند هنگام صحبت کردن به آنها لبخند بزنید. به این ترتیب آنها نیز به صورت ناخودآگاه لبخند شما را با لبخند پاسخ می دهند و این باعث می شود احساس خوبی پیدا کنید.
۱۰- آراستگی ظاهری
بین خوش لباس بودن و فخرفروشی به واسطه ی ظواهر تفاوت زیادی وجود دارد. انسان های دوست داشتنی متوجه این موضوع هستند که رسیدگی به ظاهر فردی مثل تمیز کردن خانه پیش از آمدن میهمان است و نوعی احترام به خود و دیگران محسوب می شود. اما همینکه ظاهر قابل قبولی برای خود درست کردند از فکر کردن به این موضوع دست می کشند.
۱۱- عشق به زندگی
انسان های با اعتماد به نفس و دوست داشتنی مثبت و پر از اشتیاق هستند. هیچگاه از زندگی خسته نمی شوند چون آن را یک اتفاق فوق العاده می بینند و آنقدر با اشتیاق به زندگی نگاه می کنند که دیگران نیز دوست دارند بخشی از این اشتیاق باشند.نه اینکه هیچ مشکلی در زندگی خود نداشته باشند، اما به مشکلات به عنوان موانعی موقتی نگاه می کنند، نه سرنوشت غیر قابل تغییر. وقتی مشکلی پیش می آید آنها به خودشان یادآور می شوند روزهای بد می گذرند، و به این امید ادامه می دهند که روز بعد یا هفته یا ماه بعد اوضاع بهتر خواهد بود.
جمع بندی
انسان های دوست داشتنی تنها ویژگی ها و عادت های دوست داشتنی خاصی در خود پرورش داده اند که هر کس دیگری نیز می تواند در خود پرورش دهد. آنها بیش از آنکه به فکر خودشان باشند به فکر دیگران هستند و کاری می کنند دیگران نیز احساس دوست داشته شدن، مورد احترام بودن، درک شدن و دیده شدن پیدا کنند. به یاد داشته باشید: هرچه بیشتر روی دیگران تمرکز کنید، دوست داشتنی تر خواهید بود.
منبع:دیجیاتو

به نقل از بیتوته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۸:۰۸
امین جوانمرد

براساس تحقیقات جدید نوع حرکت دادن موس کامپیوتر می توان نشان دهنده شخصیت و حالت فرد مورد نظر باشد.
شاید حرکت موس یا نشانگر روی صفحه‌های وب برای همه مسئله‌ای عادی به نظر برسد اما محققان دانشگاه BYU با کمک حرکت مکان‌نما احساسات افراد را تعیین کردند و شخصیت شناسی جالبی را بدست آوردند.
جفری جنکینز، محقق دانشگاه Brigham Young می‌گوید: با استفاده از فناوری خاص و یک وب سایت احساسات افراد تعیین می‌شود. البته این فناوری تشخیص از روی چهره نیست بلکه از روی احساس شما و حرکت نشانگر می باشد.
وی گفته است: کاربر آشفته و یا ناامید حرکت ماوس مستقیم ندارد و دارای حرکت منحنی است. این حرکات ناهماهنگ و ناگهانی می باشد.
فرد با احساسات منفی نیز دارای حرکت ماوس کندتر می باشد. همچنین افراد فکر می‌کنند زمانی که ناراحت هستند دارای حرکت ماوس سریع‌تری هستند، اما چنین نیست. افراد عصبانی حرکت ماوس کندتری دارند. این افراد در عوض حرکت ماوس به آن ضربه نیز می‌زنند.
البته تحقیق در مورد حرکت دست افراد بر روی تبلت و تلفن همراه ادامه دارد. وی امیدوار می باشد با اطلاعات به دست آمده به نتایج بهتری برسد.

منبع : ایسنا

نقل از بیتوته

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۸:۰۷
امین جوانمرد

استرس مزمن علاوه بر تنگی نفس، خستگی، درد سینه، تهوع و درد عضلانی و احتمال بروز چاقی، دیابت و بیماری های قلبی، سبب بروز حالتی به نام تب روانی می شود.
تب روانی (Psychogenic fever) حالتی است که به دنبال استرس و تنش روحی، دمای بخش مرکزی بدن بالا می رود و گاهی تا 41 درجه سانتی گراد نیز می رسد. این حالت معمولا پس از یک شوک عاطفی عمیق یا تنش روحی رخ می دهد و در زنان جوان شایع تر است. تب روانی که بدون هیچ عفونتی رخ می دهد، یک بیماری مرتبط با استرش تشخیص داده نمی شود؛ بنابراین بدون درمان باقی می ماند.
مدیر این تحقیقات معتقد است که باید تاثیر بیماری های روانی بر بدن بیشتر مورد توجه قرار گیرد و تمام پزشکان از این علایم اگاه باشند.
این مطالعه که توسط محققان دانشگاه کیوشو در ژاپن انجام شده، نشان می دهد تب روانی در دانش آموزان نیز برای دستیابی نمره بالا دیده می شود.
محققان به پزشکان توصیه می کنند که تمام علایم تب روانی را بشناسند و آن را با بیماری های فیزیکی اشتباه نگیرند. تب روانی با داروهای متداول تب عفونی درمان نمی شود و باید به صورت روانی درمان شود.
نتایج این تحقیقات در نشریه Temperature منتشر شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۳:۲۴
امین جوانمرد

رفتار پرخاشگرانه رفتاری است که آسیب جسمی و روحی زیادی به فرد وارد می کند. از توهین های زبانی تا نابودی اموال را می توان در حیطه رفتارهای پرخاشگرانه به حساب آورد. افرادی که چنین رفتارهایی از خود بروز می دهند، انسان هایی تحریک پذیر، بی فکر و بی قرار هستند.
رفتار پرخاشگرانه عمدتا عمدی محسوب می شود به این معنی که با هدف انجام می گیرد. افراد پرخاشگر هنجارهای اجتماعی را نقض می کنند و یک رابطه خوب را به ورطه نابودی می کشانند. علت اصلی چنین رفتارهایی، مشکلات عاطفی شخص پرخاشگر است.
طغیان گاه به گاهی رفتارهای پرخاشگرانه، عادی و حتی طبیعی است اما رفتار پرخاشگرانه یک مشکل محسوب می شود زیرا به طور مکرر رخ می دهد و اطرافیان را عصبی می کند. در واقع، رفتار پرخاشگرانه از ناتوانی در کنترل رفتار نشأت می گیرد و یا فرد پرخاشگر از رفتارهای مناسب آگاه نیست و در نتیجه رنج می کشد.
ممکن است علت چنین رفتاری، انتقام از رفتار طرف مقابل یا واکنش عصبی نسبت به حرف یا رفتاری از او باشد. این احتمال هم وجود دارد که فرد پرخاشگر به دنبال تحریک قربانی باشد و به نحوی می خواهد احساس خود را نسبت به او نشان دهد. چنین فردی می تواند احساس خود را کارگردانی کند و به طرف مقابل بقبولاند.
برای حل مشکلات رفتاری افراد پرخاشگر، باید با علت های اصلی رفتارهای پرخاشگرانه آشنا شویم و آنها را حل و فصل کنیم.
علل رفتارهای پرخاشگرانه
عوامل گوناگونی وجود دارد که باعث می شود فرد رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان دهد. در ادامه به برخی از این عوامل اشاره می کنیم:
* ساختار خانوادگی
* رابطه با دیگران
* محیط مدرسه یا محیط شغلی
* عوامل اجتماعی یا عوامل اقتصادی – اجتماعی
* ویژگی های فردی
* بهداشت و روان
* مشکلات روانشناختی
* تجربه های زندگی

رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان

در بسیاری از موارد کودک رفتارهای پرخاشگرانه را تقلید می کند

رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان
پرخاشگری در کودکان معمولا یکی از نتایج ثانویه تربیت بد والدین، عوامل بیولوژیکی یا فقدان مهارت های ارتباطی است. در بسیاری از موارد کودک در معرض خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه قرار می گیرد و همان رفتار را تکرار می کند.
همین تقلید از رفتار ممکن است توجه والدین، معلمان یا همسالان کودک را به خود جلب کند. بزرگترها باید مراقب باشند که با عدم توجه به چنین رفتاری ممکن است کودک را به تکرار دوباره آن تشویق کنند. علاوه بر این، مواظب باشید که ناخواسته چنین رفتاری را تشویق نکنید.
در برخی از کودکان، رفتار پرخاشگرانه یکی از علت های جنون در اختلال دو قطبی است. علاوه بر این، افسردگی هم می تواند موجب تحریک پذیری کودک شود.
گاهی اوقات به دلیل ترس یا سوءظن، کودک چنین رفتارهایی را از خود بروز می دهد. این موارد به خصوص در بیماری های روانی چون اسکیزوفرنی و پارانویا دیده می شود.
یکی از علت های دیگر پرخاشگری را می توان به ناتوانی در مقابله با احساساتی چون سرخوردگی نسبت داد. این ویژگی معمولا در کودکانی مشاهده می شود که اوتیسم دارند یا از نوعی اختلال عقب ماندگی ذهنی رنج می برند. اگر چنین کودکانی سرخورده شوند، ممکن است نتوانند شرایط را تشخیص داده و به خوبی کنترل کنند.
کودکانی که از اختلال بیش فعالی یا سایر اختلال های مخرب و آزار دهنده رنج می برند، ممکن است توجه ضعیف، درک پایین و تکانشگری بالا داشته باشند. چنین رفتارهایی اگر جامعه را به هم بریزد و آشفتگی ایجاد کند، در زمره رفتارهای پرخاشگرانه قرار می گیرد.
رفتارهای پرخاشگرانه در بزرگسالان
رفتارهای پرخاشگرانه در بزرگسالان معمولا از تجربه های بد زندگی در گذشته یا بیماری های روانی نشأت می گیرد. در برخی از موارد افرادی که از افسردگی، اضطراب یا اختلال اضطراب پس از سانحه رنج می برند، پرخاشگرانه رفتار می کنند. درباره افرادی که از اختلال عاطفی یا پزشکی رنج نمی برند، رفتار پرخاشگرانه معمولا نتیجه سرخوردگی و ناامیدی است. اگر فرد بزرگسال مورد بی مهری قرار گیرد و به او توجه نشود، ممکن است با پرخاشگری رفتار کند.

تاثیر رفتارهای پرخاشگرانه
عوامل زیادی وجود دارند که موجب رفتارهای پرخاشگرانه در افراد می شوند. البته خیلی از این علت ها ناشی از بیماری های جدی در افراد پرخاشگر است. اگر پرخاشگری و فرد پرخاشگر را رها کنیم و به فکر چاره درمان نباشیم، پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مختلف گریبان شخص پرخاشگر و جامعه را می گیرد. به برخی از این پیامدهای خطرناک اشاره می کنیم:
* مشکلات ارتباط و تعامل مناسب در محیط های مدرسه، شغل، خانه و جامعه
* فقدان ارتباط اجتماعی
* روابط مشکل دار میان والدین و کودک
* اخراج از مدرسه یا از دست دادن شغل
* بیکاری
* مصرف مواد مخدر
* افزایش خطر آسیب پذیری
* نقض قوانین و هنجارهای اجتماعی
* صدمه به خود
* خودکشی یا خشونت

درمان رفتارهای پرخاشگرانه

رفتار پرخاشگرانه در بزرگسالی معمولا نتیجه سرخوردگی و ناامیدی است

رابطه رفتار پرخاشگرانه و بیماری ها
بیماری های مختلفی سبب می شود تا فرد، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهد. حتی در برخی موارد، یک سرماخوردگی ساده نیز فرد را پرخاشگر می کند اما بیماری های روانی یکی از علت های اصلی پرخاشگری هستند. نشانه های پرخاشگری در بیماری های افسردگی، اختلال دو قطبی، اختلال شخصیت پارانوئید، اسکیزوفرنی و زوال عقل دیده می شود.
با این حال، بیش از یک سوم افرادی که از بیماری زوال عقل رنج می برند، رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان می دهند. دلایل مختلفی برای چنین رفتارهایی وجود دارد که باعث ایجاد استرس و نگرانی در بیماران و مراقبان آنها می شود. در ادامه به برخی از این رفتارهای پرخاشگرانه اشاره می کنیم.
کلامی: فحش دادن، فریاد کشیدن، جیغ زدن و تهدید کردن.
رفتاری: کتک زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، ناخن کشیدن روی پوست و کشیدن موها.
این بیماران معمولا قبل از اینکه به زوال عقل مبتلا شوند، افرادی تندخود و تا حدی پرخاشگر بوده اند که این بیماری باعث تشدید چنین رفتارهایی در آنها شده است. مراقبان باید حواس شان به چنین رفتارهایی جمع باشد و در صورت تشدید این علائم، حتما بیمار را به پزشک نشان بدهند و از او مشاوره بخواهند.
درمان رفتارهای پرخاشگرانه
در کوتاه مدت، رفتار پرخاشگرانه منفعلانه روش راحت تری برای ابراز خشم است تا اینکه به جسارت و مستقیم حرف زدن متوسل شویم اما در بلندمدت، تاثیر مخرب چنین رفتاری بسیار بیشتر است و آثار سوء بیشتری به جامعه وارد می کند.
بهتر است احساس خود را مستقیم و بی پرده بیان کنیم اما سعی کنیم آرام باشیم و حرف بزنیم. برای درمان رفتارهای پرخاشگرانه، باید علت های اولیه و ثانویه چنین رفتارهایی را شناسایی و بررسی کنیم. رایج ترین روش برای درمان یا کاهش رفتارهای پرخاشگرایانه، روان درمانی است.
یکی از این روش ها، رفتار درمانی شناختی است. این روش درمانی، کنترل رفتارها را به فرد آموزش می دهد. علاوه بر این، باید به فرد پرخاشگر کمک کرد تا مکانیسم های مقابله با چنین رفتارهایی را یاد بگیرد و پیامدهای چنین رفتارهایی را ارزیابی کرده و آنها را حل و درمان کند.
گفتار درمانی هم یکی از روش های جذاب برای مقابله با چنین رفتارهایی است؛ بر اساس این روش، فرد پرخاشگر از علت های اصلی پرخاشگری آگاه می شود و مقابله با آنها را یاد می گیرد. این روش های درمانی به تنظیم احساسات، شناسایی محرک ها و توسعه مهارت های مقابله با چنین رفتارهایی کمک می کند.
تفاوت ساختار مغز افراد پرخاشگر و معمولی
پژوهشگران در تحقیقات اخیر خود با تصویربرداری از مغز دریافتند ساختار مغزی افراد پرخاشگر و خشن با ساختار مغزی افراد معمولی متفاوت است. گروهی از پژوهشگران برای بررسی نوع فعالیت مغز هنگام تماشای فیلم های خشن، مطالعه ای را به انجام رساندند.
در این پژوهش ابتدا از 54 شرکت کننده خواسته شد تا به پرسشنامه ای پاسخ دهند. پس از بررسی پاسخ ها، این افراد به دو گروه پرخاشگر و غیرپرخاشگر تقسیم شدند. افراد پرخاشگر کسانی بودند که سابقه خشونت هایی نظیر درگیری فیزیکی در زندگی داشتند و گروه دوم فاقد چنین سوابقی بودند.
در مرحله بعد، فعالیت مغزی شرکت کنندگان حین تماشای فیلم های مختلف بررسی شد. دانشمندان متوجه شدند طی دوره ای که شرکت کنندگان فیلمی برای تماشا نداشتند و کار خاصی هم انجام نمی دادند ،فعالیت در «شبکه پیش فرض» افراد پرخاشگر بیشتر از افراد معمولی بود.
منظور از «شبکه پیش فرض»، بخشی از مغز است که وقتی کار خاصی داریم فعالیت می کند. این یافته نشان می دهد که ساختار مغزی افراد پرخاشگر با ساختار مغزی افراد معمولی و غیرپرخاشگر متفاوت است.
همچنین در حین تماشای صحنه های خشن، قشر اوربیتوفرانتال مغز افراد پرخاشگر فعالیت کمتری نسبت به همین قشر از مغز افراد غیرپرخاشگر داشت. این بخش از مغز، در تصمیم گیری های هیجانی خودکنترلی نقش دارد.

منبع:ماهنامه مطب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۳:۲۰
امین جوانمرد

آیا تغییر ساده‌ای در سایه رنگ ‌ها می‌تواند به سلامت شما کمک کنند؟ بر اساس فنونی با سابقه‌ای قدیمی که درمجموع رنگ‌درمانی نامیده می‌شوند، رنگ می‌تواند واقعاً خلق‌وخوی شما را بهبود بخشد و تأثیرات بیشتری هم داشته باشد.
رنگ‌درمانی که به آن کروموتراپی هم می‌گویند، به شیوه استفاده از رنگ و نور برای برقراری تعادل، آرامش ذهنی و بهبود سلامت اشاره دارد.
الین- ماری آستن- شارپ یک رنگ‌درمانگر یا کروموتراپیست تاییدشده دراین‌باره می‌گوید: «رنگ‌درمانی یک شیوه مهم درمانی جایگزین است، زیرا به‌آسانی در دسترس و تأثیربخش است.» قرار دادن بیماران در معرض رنگ‌های گوناگون از طریق نور برای درمان مشکلات روان‌شناختی و فیزیولوژیکی در فرهنگ‌های باستانی در مناطقی مانند چین، هند و مصر ریشه دارد که در آن‌ها بیماران را در سولاریوم‌هایی با شیشه‌هایی با رنگ‌های گوناگون می‌نشاندند.
نور خورشید از میان شیشه‌ها می‌گذشت و بیماران را غرق رنگ‌هایی می‌کرد که به علت منافع درمانی فردی انتخاب شده بودند. نظام باستانی پزشکی آیوورودیک در هند که رویکردی کل‌گرا به مراقبت از بدن (ذهن، جسم و روحیه دارد) نیز به استفاده از رنگ‌های برای درمان بیماری‌های گوناگون بر اساس این اعتقاد که رنگ‌های متفاوت نیروهای شفادهندگی متفاوت دارند می‌پردازد.
این نظام پزشکی خواص را به‌طورمعمول به رنگ‌های رنگین‌کمان نسبت می‌دهد:
v قرمز: انرژی می‌دهد، نیرو را بالا می‌برد، گردش خون را تحریک می‌کند.
v آبی: تسکین می‌بخشد، باعث آرامش و آسودگی می‌شود، تفکر منطقی را برمی‌انگیزد.
v زرد: انگیزه ایجاد می‌کند، وضوح ذهنی و توانایی ارتباط گرفتن را ارتقا می‌دهد.
v سبز: سرزندگی و هماهنگی را تشدید می‌کنند و اثری پایدارکننده دارد.
v نارنجی: بی‌باکی، شورونشاط و هوش را تقویت می‌کند.
v بنفش/ارغوانی: به تقویت اعتمادبه‌نفس و الهام‌بخشی یا درون‌انگیزی کمک کرده و دستگاه عصبی را متعادل می‌کند.
v سفید: همه رنگ‌ها را در خود دارد؛ برای شفابخشی و هشیاری معنوی خوب است.

رنگ‌درمانی

بنفش به تقویت اعتمادبه‌نفس و الهام‌بخشی یا درون‌انگیزی کمک میکند

امروزه رنگ‌درمانگرها از وسایل کاربردی مانند روسری‌ها و بطری‌های شیشه‌ای رنگی گرفته تا جواهرات رنگی، نوردهی ملایم و حتی غذاهای رنگارنگ برای درمان افسردگی، اضطراب و حتی کاهش عوارض ناشی از سکته مغزی استفاده می‌کنند.
آستن شارپ می‌گوید: «آبی رنگی آرام‌بخش و رنگی ایده‌آل برای اضطراب است. سبز ما را متعادل می‌کند و باعث تجدیدقوای بدنمان می‌شود. رنگ زرد به هشیار و مطمئن باقی ماندن ما کمک می‌کند. قرمز انرژی ما را تقویت می‌کند. افرادی که دچار افسردگی هستند با رنگ‌های زرد خوش‌بین‌تر و با رنگ نارنجی صمیمی‌تر می‌شوند. صورتی بیانگر عشق به خود است که به نظر من همه ما برای شفا یافتن واقعی به آن نیاز داریم.»
به گفته او، اغلب ما متوجه نیستیم که درواقع در طول زندگی‌هایمان در حال استفاده از رنگ‌درمانی بوده‌ایم. همه انتخاب رنگ‌ها، چه درباره لباس و مبلمان باشد و چه درباره غذا و مسواک باعث می‌شوند، ما احساس بهتری بکنیم. او می‌گوید:‌ «حتی هنگامی‌که مطلقاً هیچ‌ چیز رنگارنگی در محیط شما وجود ندارد، می‌توانید از ذهنتان استفاده کنید و عامدانه رنگ‌هایی را می‌خواهید تصور کنید و به‌اصطلاح «رنگ را به آنجایی که می‌خواهید بهبود یابد بدمید.» این به‌اصطلاح دمیدن رنگ را می‌توانید در هر جایی تمرین کنید.»
گرچه این کار بسیار ساده به نظر می‌رسد، اما آیا شاهدی وجود دارد که واقعاً رنگ‌درمانی مؤثر است؟
لسلی هرینگتون، رئیس شرکت ال‌چ کالر، یک شرکت مشاوره رنگ، دراین‌باره می‌گوید: «فرصت واقعی که رنگ در اختیار شما می‌گذرد این است که خصوصیات عاطفی یا رفتاری را که در پی آن هستید با رنگ مناسبی (از دیدگاه خودتان) پیوند دهید.»
هرینگتون که راهبردهای کاربرد رنگ را برای شرکت‌ها در سراسر دنیا ارائه می‌دهد، توضیح داد که تجربه انسان‌ها با رنگ از طریق رشته‌ای از به‌اصطلاح فیلترها صورت می‌گیرد. ازجمله این فیلترها واکنش‌های ذاتی یا فیزیولوژیک به رنگ‌ها است، اما تداعی‌های آموخته‌شده با رنگ‌ها بر اساس فرهنگ‌ها و تجربیات افراد هم در این مورد مؤثر است. بنابراین رابطه با رنگ‌ها در سطح فردی می‌تواند بسیار پیچیده باشد.
هرینگتون می‌گوید مجموعه فزاینده‌ای پژوهش‌ها بیانگر آن است که رنگی‌هایی معین به‌طوری یکنواخت و به شیوه‌ای قابل پیش‌بینی تأثیراتی بر رفتار می‌گذراند، برای مثال رنگ قرمز و نارنجی باعث تحریک شدن و نیرو بخشیدن می‌شوند درحالی‌که رنگ آبی و سبز آرام‌بخش هستند. برخی از رنگ‌ها مانند زرد درواقع می‌توانند خلق‌وخو را بالا ببرند، اما پردازش آن‌ها انرژی بیشتری می‌گیرد و ممکن است لازم باشد که با «دوزهای کم» دریافت شوند. بنابراین در فضای کاری ممکن است مفید باشد که از رنگ آبی و سبز استفاده کنیم تا بالاترین میزان تمرکز و توجه در افراد ایجاد شود قرمز و نارنجی برای مشکل‌گشایی گروهی (brainstorming) و تسهیل ارتباط اجتماعی مفید است و رنگ زرد باعث تقویت تفکر عقلانی و نوآوری می‌شود.
البته هرینگتون می‌گوید، کل محیط کار نیاز به بررسی دارد. پنجره‌ها و نور طبیعی، صدا و مبلمان، همه از عواملی هستند که در پیامدها تأثیر می‌گذارند.»
منبع: سلامت نیوز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۳:۱۸
امین جوانمرد

آیا فرزند شما از آمپول زدن می‌ترسد؟ بهتر است اضطراب کودک‌تان را تا زمان ملاقات بعدی با پزشک کاهش دهید. تزریق واکسن به محافظت کودک در برابر بیماری‌های مختلف کمک می‌کند اما بدون شک این کار درد دارد. جای تعجب نیست که بیشتر کودکان از آمپول می‌ترسند اما در اغلب موارد مجبورند این کار را انجام دهند. در حقیقت بسیاری از کودکان تا ۴ سالگی بیش از ۲۰ تزریق واکسن انجام خواهند داد. بد نیست با برخی از نکاتی که می‌تواند این ترس را در کودک کم کند، آشنا شوید.

حقیقت را بگویید
اگر کودک از شما می‌پرسد که « قراره بریم آمپول بزنیم؟»  طفره نروید و انکار هم نکنید. به او اطمینان دهید واکسن قرار است از او در برابر بیماری‌ها محافظت کند و توضیح دهید که این کار نوعی تنبیه نیست. همچنین نباید به او بگویید که آمپول درد ندارد چون در این صورت کودک می‌فهمد که شما به او دروغ می‌گویید و اعتمادش را نسبت به شما از دست می‌دهد. در عوض ساده و صادقانه بگویید « بله، درد دارد اما فقط برای چند ثانیه.» اما همه اینها را خوشحال و با لبخند برایش توضیح دهید.

جزئیات را لو ندهید
بهتر است جزئیات زیادی درباره نحوه آمپول به فرزندتان نگویید. اگر همه چیز را خیلی زود بگویید کل هفته او را از بین خواهید برد و تا زمان ملاقات نگران خواهد شد. در عوض درباره آمپول تا زمانی که سوال نکرده‌ توضیح ندهید. اگر پرسید و شما می‌دانستید که در این ملاقات با پزشک قرار نیست تزریقی داشته باشد، باید به او توضیح دهید. اما اگر نمی‌دانید بهتر است بگویید  این امکان وجود دارد آمپول لازم داشته باشی اما معلوم نیست. در اینجا مبهم بودن جواب بهتر است. اگر شما درباره آمپول و واکسن بیش از حد صحبت کنید او را مضطرب خواهید کرد.

از درد جسمی پیشگیری کنید
برخی متخصصان استفاده از کرم بی‌حس کننده حدود ۲۰ دقیقه قبل از تزریق را برای بی‌حس کردن پوست توصیه می‌کنند. در طول واکسیناسیون هم سعی کنید حواس کودک را پرت کنید، دستش را بگیرید، شکلک دربیاورید، جوک یا داستان تعریف کنید یا شعر مورد علاقه‌اش را برایش بخوانید.

زمان مداخله را بدانید
اگر فرزندتان دچار حمله و تشنج می‌شود بهتر است شما عقب بایستید و اجازه دهید دکتر و پرستار وارد عمل شوند. برخی کودکان گاهی اوقات با دیدن توجه والدینشان بیش از حد واکنش نشان می‌دهند. اگر فرزندتان اوقات تلخی میکند بهتر است از اتاق بیرون بروید یا در گوشه‌ای بایستید و با کودک ارتباط چشمی برقرار کنید تا او حمایت شما را دریافت کند.

امداد فوری ارائه کنید
پس از واکسیناسیون چند دقیقه کودک را روی پای‌تان بنشانید تا مطمئن شوید سرگیجه ندارد. بعد از آن محل تزریق را مالش دهید تا درد کاهش یابد. می‌توانید از کیسه آب یخ برای مدت ۱۰ دقیقه استفاده کنید.

جایزه یادتان نرود
گاهی اوقات حتی یک انگیزه کوچک هم می‌تواند به کاهش درد کمک کند. رفتار خاص شما در برابر کار شجاعانه و مثبتی که او انجام داده می‌تواند راه را برای ملاقات‌ها و واکسن‌های بعدی هموار کند. کافی است او را به یک بستنی یا پارک دعوت کنید.

منبع:niniban.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۹:۱۵
امین جوانمرد

مترجم سایت

پشتیبانی

ابزار هدایت به بالای صفحه