نقش همسالان در تربیت دینی
پژوهشی از :امین جوانمرد
از بعد روانشناسی:
همسالان و دوستان از مهمترین عوامل اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان به شمار می آیند. آنها از طرق مختلف بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از یکدیگر تأثیر می پذیرند. بسیاری از محققان بر این عامل تأکید دارند و از آن به عنوان ارتباط افقی یاد کرده اند، یعنی ارتباطی که در بین افرادی نسبتاً هم سطح از لحاظ سنی، طبقه اجتماعی، تحصیلی، اقتصادی و ... برقرار است.
در دوران نوجوانی، همسالان مهم ترین نقش را در فرایند اجتماعی شدن فرد بازی می کنند. نوجوانان برای این که بتوانند هویتی مستقل از والدین پیدا کنند باید ارتباطی صمیمی و متقابل با همسالان خود برقرار نمایند. ارتباط و دوستی دوران نوجوانی دارای این مشخصه هاست: دوستان ، یکدیگر را درک می کنند ؛ افکار و احساسات عمیق و درونی خود را با یکدیگر در میان می گذارند، برای حل مسائل و مشکلات روانی خود به یکدیگر کمک می کنند سازگاری علائم و شخصیت دو نفر، ملاک انتخاب دوست است و پایان دوستی منوط به عهد شکنی و عدم وفای به عهد یکی از دوستان است .
در محیطی که همسالان ارتباط صحیح و مناسب با هم دارند، مهارت های اجتماعی مهم مانند همکاری، رقابت و صمیمیت آموخته می شوند.ناتوانی در برقراری رابطه مطلوب بین همسالان ، موجب طرد و عدم محبوبیت می شود. شواهد پژوهشی نشان می دهند که دانش آموزان مطرود و فاقد ارتباط افقی سالم، پرخاشگرترند و رفتارهای نامناسب دارند، پیشرفت تحصیلی و انگیزش آنها اندک است و از اختلالات هیجانی، اضطراب و افسردگی بیشتر رنج می برند.
از بعد دینی و ارزشی:
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد
انسان در زندگی دنیا، گریزی از معاشرت با دیگران ندارد و ترک معاشرت به طور کلی در برخی موارد، غیر مقدور و یا غیر صحیح می باشد. و به یقین، هر معاشرتی هم مطلوب و پسندیده نیست؛ حال که آدمی چاره ای جز معاشرت ندارد، پس انسان باید بر اساس یک معیار صحیح و سالم، با دیگران معاشرت نماید و ملاکی نیکو پسندیده برای معاشرت با دیگران در اختیار داشته باشد و بر همان اساس، دوست خود را برگزیند و با او معاشرت پسندیده ای داشته باشد؛ تا بیشترین و بهترین بهره را از معاشرت با او ببرد. یکی از خواسته های فطری انسان که بدون آموزش از دیگران و یا تلقین حاصل می شود و انسان خود به خود به آن تمایل دارد، همان میل به معاشرت با دیگران است.
رسول خدا (ص) :
انسان بر دین دوستش خواهد بود ، بنابراین هر یک از شما دقت کند که با چه کسی دوست میشود.[1]
انسان شخص دیگری را مشاهده می کند، علاقه مند است با او ارتباط بر قرار کند و اندک اُنسی بگیرد؛ مثلاً اگر به طور تصادفی در بیابان و یا جنگل گرفتار شود و برای مدتی نتواند با انسان های دیگر ارتباط داشته باشد، به محض مشاهده یک انسان، آن قدر خوشحال و مسرور می شود که گویا گم شده خود را یافته است؛ به گونه ای که اگر آن فرد کاملاً غریبه و ناشناس باشد و حتّی زبان او را نفهمد و ارتباط کلامی هم بر قرار نشود، باز هم با مشاهده او، خیلی خوشحال می شود و دوست دارد با او صحبتی بکند و اُنس بگیرد. این رفتار، نشانه این است که میل به معاشرت با انسان های دیگر، یک میل فطری است.
شدت این میل در سنین مختلف، متفاوت است؛ مثلاً در سنین نوجوانی، این میل بسیار قوی است؛ در حالی که بعد از این مقطع سنی و با افزایش سن، کمرنگ تر می شود. خدای متعال بر اساس حکمتی این میل را در وجود انسان قرار داده است و یکی از حکمت های آن، این است که معاشرت با انسان های دیگر، به ویژه با انسان های ایده آل، بهترین وسیله برای نیل به سعادت و مقصد عالی است.
مولا علی (ع) :
برترین دوست و برادر تو کسی است که در کار خیر سبقت گیرد و تو را هم به سوی خیر بکشاند ، و تو را به نیکی فراخواند و یاری کند. [2]
1-بحارالانوار جلد 74 صفحه 192
2-میزان الحکمة جلد 1 صفحه 57 حدیث 267